تولد

/tavallod/

مترادف تولد: زا، زایش، میلاد، ولادت، زادروز، متولد، زادن ، پیدایش، پیدایی، ظهور

متضاد تولد: وفات، افول

برابر پارسی: زاده شدن، زایش، زادمان، زادروز

معنی انگلیسی:
birth, nativity

لغت نامه دهخدا

تولد. [ ت َ وَل ْ ل ُ ] ( ع مص ) پدید آمدن چیزی از چیزی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( آنندراج ). پدید آمدن. ( دهار ). پیدا شدن چیزی از چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پدید آمدن چیزی از غیر آن. ( از اقرب الموارد ). پدید آمدن حیوانی بدون پدر و مادر مانند حیوان متولد از آب راکد در تابستان. ( از تعریفات جرجانی ). پیدا شدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || بزادن. ( دهار ). زائیده شدن و با لفظ کردن مستعمل است. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ولادت و زائیده شدگی. ( ناظم الاطباء ). زادن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : و چون مدت درنگ او سپری شود و هنگام وضع حمل و تولد فرزند باشد بادی بر رحم مسلط شود. ( کلیله و دمنه ). به هر دو معنی رجوع به تولد کردن شود.

تولد. [ ت ُ ل ِ ] ( اِخ ) به اسپانیولی تولدو و معرب آن طلیطله شهر و مرکز ولایتی است در اسپانی و بر کنار رود تاجه واقع است و 40200 تن سکنه دارد و تا سال 1560م. پایتخت اسپانی بود. قصر معروف الخضراء که در سال 1936 م. ویران گردید در این شهر قرار داشت. کلیسای زیبا و بزرگی که متعلق به قرن 15 میلادی است در این شهر وجود دارد که اکنون به شکل یک موزه محافظت می شود. ( از لاروس ). رجوع به طلیطله در حرف ط و اسپانی و قاموس الاعلام ترکی ذیل تولده شود.

فرهنگ فارسی

زاییده شدن، بوجود آمدن چیزی ازچیزدیگر
۱ - ( مصدر ) زادن زاییده شدن . ۲ - پدید آمدن بوجود آمدن . ۳ - ( اسم ) زایش ولادت . جمع : تولدات .
به اسپانیولی تولد و معرب آن طلیطله شهر و مرکز ولایتی است در اسپانی و بر کنار رود تاجه واقع است

فرهنگ معین

(تَ وَ لُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) زاییده شدن . ۲ - پدید آمدن ، به وجود آمدن .

فرهنگ عمید

۱. زاییده شدن.
۲. [مجاز] به وجود آمدن چیزی از چیز دیگر.

فرهنگستان زبان و ادب

{birth} [علوم سلامت] خروج کامل جنین از رحم مادر بعد از هفتۀ بیستم حاملگی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَوَلُّد، اصطلاحی کلامی، به معنای پدید آمدن فعلی از فعل دیگر است.
این اصطلاح در نظام کلامی معتزله شکل گرفته و پرداخته شده است و متکلمان دیگر، جز امامیه، تنها به نقد و یا رد آن پرداخته اند.
نظر امامیه
امامیه با این که نظریۀ تولد را پذیرفته اند، چیزی بیش تر از آنچه معتزله گفته اند، بازگو نکرده اند، و این معتزله بودند که چه در مقام تعریف و چه در تبیین، مخالف یا موافق، نظریات مختلفی ارائه کرده، و در این باره کتابهای مستقلی نوشته اند.
دیدگاه متکلمان درباره افعال
متکلمان افعال را به ۳ دسته تقسیم می کرده اند: مخترَع، مباشَر، و متولِّد. فعل مخترع فعلی است که بدون سبب و بدون امکان اعمال قدرت ایجاد شود؛ فعل مباشر بدون سبب و با امکان اعمال قدرت پدید می آید؛ فعل متولد با سبب و با یا بدون امکان اعمال قدرت ایجاد می شود.
محل نزاع در مبحث تولد
...

دانشنامه عمومی

تولد (روستا). تولد ( به مجاری: Told ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در ناحیه برتیواوی فالو واقع شده است. [ ۱] تولد ۱۴٫۹۱ کیلومتر مربع مساحت و ۳۰۶ نفر جمعیت دارد.
عکس تولد (روستا)عکس تولد (روستا)

تولد (فیلم ۲۰۰۴). تولد ( به انگلیسی: Birth ) ، نام فیلمی معمایی رمانتیک آمریکایی به کارگردانی جاناتان گلیزر با بازی نیکول کیدمن، کامرون برایت، لورن باکال و دنی هوستون است که در سال ۲۰۰۴ ساخته شد.
آنا، ده سال پس از فوت شوهرش، شاون تصمیم به ازدواج با جوزف را دارد. در این بین کودکی ده ساله پیدا می شود و مدعی می شود که شاون در زندگی جدید است. . . .
عکس تولد (فیلم ۲۰۰۴)

تولد (فیلم هندی ۱۹۸۹). تولد ( به هندی: Piravi ) فیلمی محصول سال ۱۹۸۹ و به کارگردانی شاجی. ان کارون است. در این فیلم بازیگرانی همچون پرمجی، آرچانا، لاکشمی کریشنمورتی، مولنزهی ایفای نقش کرده اند.
عکس تولد (فیلم هندی ۱۹۸۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تَولّد (birth)
عمل به دنیاآمدن نوزاد از بدن جانور ماده. هر دو نوع جانوران زنده زا و بچه زا۲، نوزاد به دنیا می آورند. در جانوران بچه زا، جنین۳ مواد غذایی را از جفت۴ یا به طرق دیگر از مادر به دست می آورد. در جانوران زنده زا، تخم لقاح یافته در تخم راهۀ۵ مادر تکامل یافته، نوزاد از تخم خارج می شود، و جنین هیچ ماده غذایی از بافت مادری۶ دریافت نمی کند یا دریافتش به مقدار بسیار کم است. نیز ← آبستنی
ovoviviparous embryos placenta oviduct maternal tissue

جدول کلمات

زا

مترادف ها

get (اسم)
زایش، تولد

birth (اسم)
اغاز، پیدایش، زایش، تولد، میلاد

nascence (اسم)
مقدم، تولد، تازه پیدا شدگی، نوظهوری و آغازی

nascency (اسم)
تولد، تازه پیدا شدگی، نوظهوری و آغازی

geniture (اسم)
تولد

فارسی به عربی

اصبح , ولادة

پیشنهاد کاربران

می توان به جایِ این واژه، از {زادروز، زایروز، بَرآیروز} بهره برد. ( و واژگان دیگر )
بِدرود!
زایش.
تولد: همتای پارسی این واژه ی عربی، این دو واژه ی سغدی است:
آزیا، آژیا.
واژه تولد
معادل ابجد 440
تعداد حروف 4
تلفظ tavallod
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ وَ لُّ ) [ ع . ]
آواشناسی tavallod
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
این وازه ریشه هند و اروپایی دارد ود فارسی با واژه بالیدن همخانواده است و همچنین با واژه انگلیسی birth ، واژه یلدا نیز برگرفته از این واژه هند و اروپایی است
در اوستایی واژه jani ( جَنی ) به دو معنی زن ( a woman ) و زایانیدن ( to give birth ) وجود دارد ( فرهنگ واژه های اوستایی احسان بهرامی صفحه ۵۴۴ )
بنابراین می توان برساخت:
جَنیدن: متولد شدن
جناندن: متولد کردن
جنین: جنین
جَنش: تولد
تولد به انگلیسی، Birth
روز تولد به انگلیسی. birthday
تولد به عربی. ولادة
روز تولد به عربی، عید میلاد
معنی تولد. بوجود آمدن
معنی روز تولد. روزی که به وجود آمد
تولد
تولد . تولید . متولد .
یعنی ساخته شدن . به وجود امدن . پیدایش.
تولد
Birthday
الماس
زا، زایش، میلاد، ولادت، زادروز، متولد، زادن، پیدایش، پیدایی، ظهور
زادروز
متضادش "مرگ روز"
به دنیا امدن
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: آژات ( سنسکریت: آجاتی ) ، پَراوَس ( سنسکریت: پْرَوَسَ ) ، سوتاک ( سنسکریت: سوتَکَ ) ، هاتینار ( کردی: هاتِنه ئارا )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس