تولج
لغت نامه دهخدا
تولج. [ ت َ ل َ ] ( ع اِ ) جای باش وحوش. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). خانه ای که بسازند از شاخ درخت. ( از مهذب الاسماء ). یقال : دخل الظبی فی التولج. ( اقرب الموارد ).گفته اند: «تا» مبدل «واو» است و اصل آن وولج ( فوعل )است نه تفعل. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تُولِجُ: داخل می کنی
ریشه کلمه:
ولج (۱۴ بار)
ولوج به معنی دخول است. «وَلَجَ الشَّیْءُ فی غَیْرِهِ: دَخَلَ» راغب دخول را جای تنگ گفته است ظاهرا آن فقط دخول سوزن در چیزی نیست که با فشار و جابازکردن باشد زیرا در نهج البلاغه نامه 24 آمده:«لِیُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّتةَ» و نیز آمده «وَبَحْرٌ عَمیقٌ فَلاتِلِلجُوهُ» حکمت 287. اولی دخول معمولی و دومی بطور جاباز کردن است. . داخل بهشت نمیشوند تا ریسمان ضخیم وارد سوراخ سوزن شود . میداند آنچه را که - از تخم، آب، انسان، اشعه و غیره - داخل زمین میشود و آنچه از زمین خارج میگردد. * . شب را به روز و روز را به شب داخل میکنی. گفتهاند مراد کوتاه و بلند شدن شبها و روزهاست. مثلا در بهار که روزها بلند میشود قسمتی از روز وارد شب میشود. به نظرنگارنده مراد داخل شدن شب به جای روز و روز به جای شب است. چنانکه میدانیم: شب و روز پیوسته در اطراف زمین می گردند - البته در اثر حرکت زمین - و هر یک آن دیگری را تعقیب میکند پس مرتبا روز جای شب و شب جای روز را میگیرد. مثل «وَاخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ» والله العالم. * . وَلیج و وَلیجَة به معنی داخل شونده است. مراد از آن کسی است که از خود انسان نیست ولی آن را محرم اسرار خویش قرار داده است گویند: «فُلانٌ وَلیجَةٌ فِی الْقَوْمِ» و این در صورتی است که از قوم نیست بلکه لاحق شده است یعنی: جز خدا و رسول و مومنان محرم اسرار و مشاوری نگرفتند. قرآن با صدای بلند میگوید: غیر مسلمانان نباید محرم اسرار و مستشار مسلمانان باشد و در آیه دیگر آمده: . یکی از بدبختیهای جامعه مسلمین آن است که زعمای آنها هر یک آلت دست یکی از دول مقتدر و نامسلمان روی زمین شده و تمام کارها را به رأی وصلاحدید و مشورت آنان انجام میدهند.
ریشه کلمه:
ولج (۱۴ بار)
ولوج به معنی دخول است. «وَلَجَ الشَّیْءُ فی غَیْرِهِ: دَخَلَ» راغب دخول را جای تنگ گفته است ظاهرا آن فقط دخول سوزن در چیزی نیست که با فشار و جابازکردن باشد زیرا در نهج البلاغه نامه 24 آمده:«لِیُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّتةَ» و نیز آمده «وَبَحْرٌ عَمیقٌ فَلاتِلِلجُوهُ» حکمت 287. اولی دخول معمولی و دومی بطور جاباز کردن است. . داخل بهشت نمیشوند تا ریسمان ضخیم وارد سوراخ سوزن شود . میداند آنچه را که - از تخم، آب، انسان، اشعه و غیره - داخل زمین میشود و آنچه از زمین خارج میگردد. * . شب را به روز و روز را به شب داخل میکنی. گفتهاند مراد کوتاه و بلند شدن شبها و روزهاست. مثلا در بهار که روزها بلند میشود قسمتی از روز وارد شب میشود. به نظرنگارنده مراد داخل شدن شب به جای روز و روز به جای شب است. چنانکه میدانیم: شب و روز پیوسته در اطراف زمین می گردند - البته در اثر حرکت زمین - و هر یک آن دیگری را تعقیب میکند پس مرتبا روز جای شب و شب جای روز را میگیرد. مثل «وَاخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ» والله العالم. * . وَلیج و وَلیجَة به معنی داخل شونده است. مراد از آن کسی است که از خود انسان نیست ولی آن را محرم اسرار خویش قرار داده است گویند: «فُلانٌ وَلیجَةٌ فِی الْقَوْمِ» و این در صورتی است که از قوم نیست بلکه لاحق شده است یعنی: جز خدا و رسول و مومنان محرم اسرار و مشاوری نگرفتند. قرآن با صدای بلند میگوید: غیر مسلمانان نباید محرم اسرار و مستشار مسلمانان باشد و در آیه دیگر آمده: . یکی از بدبختیهای جامعه مسلمین آن است که زعمای آنها هر یک آلت دست یکی از دول مقتدر و نامسلمان روی زمین شده و تمام کارها را به رأی وصلاحدید و مشورت آنان انجام میدهند.
wikialkb: تُولِج
پیشنهاد کاربران
کلمه ( تولج ) مضارع از مصدر ( ایلاج ) است ، و ایلاج باب افعال از مصدر ( ولوج ) است و ولوج به معنای داخل شدن ، و در نتیجه ایلاج به معنای داخل کردن است .