توقی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خود را حفظ و نگه داری کردن.
پیشنهاد کاربران
توقی. [ ت َ وَق ْ قی ] ( ع مص ) ( از �وق ی � ) حذر کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) . پرهیز کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . حذر کردن و ترسیدن. ( از اقرب الموارد ) . خود را نگاه داشتن از چیزی. ( آنندراج ) . نگهبانی. ( غیاث اللغات ) . پرهیز کردن. اتقاء. تجنب. اجتناب. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ) : و گلشن معانی را از خار و خاشاک خلاف ، توقی و تصون واجب بیند. ( سندبادنامه ص 63 ) . رجوع به توقیت شود.
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا