[ویکی فقه] توفیق الحکیم، نویسنده معاصر مصری است.
او شاخص ترین نویسنده ای است که نمایشنامه نویسی جدید عربی را به عنوان یک نوع ادبی، شکل و گسترش داد و تأثیر عمده ای بر حیات فرهنگی کشورش و به طور کلی دنیای عرب زبان گذاشت. او، بر ادبیات داستانی نیز تأثیر فراوانی گذارد و در تمام زندگیش در تعیین سیاستهای فرهنگی کشورش مشارکت جدّی داشت.
← شرح حال و فعالیتها
در ۱۳۱۲ ش/ ۱۹۳۳، دو اثر مهم و مؤثر او در تحول رمان نویسی، منتشر شد: عودة الروح و نمایشنامه ابتکاری اهل الکهف که بر اساس داستان هفت خفته اِفِسوس (گونه دیگر آن در سوره کهف آمده است) نوشته شده است. به دنبال آنها، داستانها و نمایشنامه های مهم دیگری از وی چاپ شد. وی بترتیب در وزارتخانه های آموزش و پرورش و امور اجتماعی کار کرد، (در ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴ مدیر تحقیقات وزارت آموزش و پرورش و در ۱۳۳۰ ش/ ۱۹۵۱ (، که طه حسین وزیر فرهنگ بود،) رئیس کتابخانة ملی (دارالکتب) شد. در ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴، به عضویت فرهنگستان زبان عربیِ (مصر) بر گزیده شد. این مقام و گرفتن جایزة دولتی ادبیات در ۱۳۴۰ ش /۱۹۶۱، جایگاه او را به عنوان برجسته ترین شخصیت ادبیات مصر تضمین کرد. (توفیق در ۱۳۳۸ ش/ ۱۹۵۹ به نمایندگی از مصر عضو دائم سازمان یونسکو شد ). او در دورة ریاست جمهوری انورسادات، با جزوه ای که بعداً کتاب شد، یعنی عودة الوَعی (۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴)، بلوایی ایجاد کرد. وی در آن عقایدش را در باره انقلاب مصر در دورة سلف سادات ، جمال عبدالناصر ، بیان کرد. آخرین شغل او مقاله نویسی در روزنامة الاهرام قاهره بود.
طه حسین
طه حسین (متوفی ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳)، منتقد بزرگ مصری، نمایشنامة اهل الکهف را، به منزلة نقطة عطفی در تاریخ ادبیات عربی، ستوده است. برداشت توفیق الحکیم از موضوعِ نمایش و توجه وی به ضرورتهای سبک شناختی زبان، به گونه ای بود که آن را دقیقاً در حیطة ادبیات قرار می داد (مطابق سنّت انتقادی). پس از این اثر، نمایشنامه های چند پرده ای دیگری منتشر شد که مضامین آن ها از منابع گوناگون فرهنگی گرفته شده بود. از معروفترین آنهاست: شهرزاد (۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴)، پیگمالیون (۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲) و المَلِک اودیب (۱۳۲۸ ش/ ۱۹۴۹). این آثار و دیگر نمایشنامه های شبیه آنها، اگرچه از نظر ادبی تحسین شدند، با دو مشکل عمده مواجه بودند: نداشتن سنّت بومی برای تربیت بازیگر و کارگردان و فراتر از آن، ویژگیهای زبان ادبی عربی که مانع از کاربرد آن در مکالمات روزمره می شود. نخستین واکنش توفیق الحکیم به این مسائل، حاکی از آن است که وی می خواسته نمایشنامه هایش «مَسرَح ذهنی» (ترجمة اصطلاحِ فرانسویِ «تئاتر ایده») باشند؛ یعنی، نمایشنامه هایی برای خواندن نه الزاماً برای اجرا. در دهة ۱۳۲۰ ش/ ۱۹۴۰، الحکیم مجموعه نمایشنامه های کوتاه یک پرده ای نوشت که ابتدا در روزنامه ها و مجلات چاپ می شدند و بعد به صورت دو مجموعه منتشر شدند: مَسرَح المُجتَمَع (۱۳۲۹ ش/ ۱۹۵۰) و المَسرَح المُنَوَّع (۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶). اُغنیة المَوت (۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳، ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷) از مجموعة اول، تجسم بی نظیری از دهکده ای درگیر نزاعی خونین واقع در مصر علیا و نمونه ممتازی از تسلط الحکیم در ایجاد کشمکش نمایشی است.
درخواست نمایشنامه های کوتاه
...
او شاخص ترین نویسنده ای است که نمایشنامه نویسی جدید عربی را به عنوان یک نوع ادبی، شکل و گسترش داد و تأثیر عمده ای بر حیات فرهنگی کشورش و به طور کلی دنیای عرب زبان گذاشت. او، بر ادبیات داستانی نیز تأثیر فراوانی گذارد و در تمام زندگیش در تعیین سیاستهای فرهنگی کشورش مشارکت جدّی داشت.
← شرح حال و فعالیتها
در ۱۳۱۲ ش/ ۱۹۳۳، دو اثر مهم و مؤثر او در تحول رمان نویسی، منتشر شد: عودة الروح و نمایشنامه ابتکاری اهل الکهف که بر اساس داستان هفت خفته اِفِسوس (گونه دیگر آن در سوره کهف آمده است) نوشته شده است. به دنبال آنها، داستانها و نمایشنامه های مهم دیگری از وی چاپ شد. وی بترتیب در وزارتخانه های آموزش و پرورش و امور اجتماعی کار کرد، (در ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴ مدیر تحقیقات وزارت آموزش و پرورش و در ۱۳۳۰ ش/ ۱۹۵۱ (، که طه حسین وزیر فرهنگ بود،) رئیس کتابخانة ملی (دارالکتب) شد. در ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴، به عضویت فرهنگستان زبان عربیِ (مصر) بر گزیده شد. این مقام و گرفتن جایزة دولتی ادبیات در ۱۳۴۰ ش /۱۹۶۱، جایگاه او را به عنوان برجسته ترین شخصیت ادبیات مصر تضمین کرد. (توفیق در ۱۳۳۸ ش/ ۱۹۵۹ به نمایندگی از مصر عضو دائم سازمان یونسکو شد ). او در دورة ریاست جمهوری انورسادات، با جزوه ای که بعداً کتاب شد، یعنی عودة الوَعی (۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴)، بلوایی ایجاد کرد. وی در آن عقایدش را در باره انقلاب مصر در دورة سلف سادات ، جمال عبدالناصر ، بیان کرد. آخرین شغل او مقاله نویسی در روزنامة الاهرام قاهره بود.
طه حسین
طه حسین (متوفی ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳)، منتقد بزرگ مصری، نمایشنامة اهل الکهف را، به منزلة نقطة عطفی در تاریخ ادبیات عربی، ستوده است. برداشت توفیق الحکیم از موضوعِ نمایش و توجه وی به ضرورتهای سبک شناختی زبان، به گونه ای بود که آن را دقیقاً در حیطة ادبیات قرار می داد (مطابق سنّت انتقادی). پس از این اثر، نمایشنامه های چند پرده ای دیگری منتشر شد که مضامین آن ها از منابع گوناگون فرهنگی گرفته شده بود. از معروفترین آنهاست: شهرزاد (۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴)، پیگمالیون (۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲) و المَلِک اودیب (۱۳۲۸ ش/ ۱۹۴۹). این آثار و دیگر نمایشنامه های شبیه آنها، اگرچه از نظر ادبی تحسین شدند، با دو مشکل عمده مواجه بودند: نداشتن سنّت بومی برای تربیت بازیگر و کارگردان و فراتر از آن، ویژگیهای زبان ادبی عربی که مانع از کاربرد آن در مکالمات روزمره می شود. نخستین واکنش توفیق الحکیم به این مسائل، حاکی از آن است که وی می خواسته نمایشنامه هایش «مَسرَح ذهنی» (ترجمة اصطلاحِ فرانسویِ «تئاتر ایده») باشند؛ یعنی، نمایشنامه هایی برای خواندن نه الزاماً برای اجرا. در دهة ۱۳۲۰ ش/ ۱۹۴۰، الحکیم مجموعه نمایشنامه های کوتاه یک پرده ای نوشت که ابتدا در روزنامه ها و مجلات چاپ می شدند و بعد به صورت دو مجموعه منتشر شدند: مَسرَح المُجتَمَع (۱۳۲۹ ش/ ۱۹۵۰) و المَسرَح المُنَوَّع (۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶). اُغنیة المَوت (۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳، ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷) از مجموعة اول، تجسم بی نظیری از دهکده ای درگیر نزاعی خونین واقع در مصر علیا و نمونه ممتازی از تسلط الحکیم در ایجاد کشمکش نمایشی است.
درخواست نمایشنامه های کوتاه
...
wikifeqh: توفیق_الحکیم