توفی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. تمام حق را گرفتن.
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
سخنان حقیقت دیوار حاشا بلند آقای پرویز سخنان شمااتفاقاًتحصیل و تقلید هست مرد بگو خودم هستم چرا حاشا می کنی کسی درک
تحصیل و تقلید هست و بیان ظن و گمان از کجا می دانی
مشخص سعید سرور ی برعکس تو هستی
... [مشاهده متن کامل]
هیچ چیز نداری سعید سرور تو هستی من که تو قد مرد نیستی بگوی خودم هستم مرد هم مرد های قدیم کسی حقیقت کتمان تو هستی نه چون یک ذره مرد نیستی
مرد راستگو هست آقا سعید سرور در نقش پرویز
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
معنی ضرب المثل ” دروغگو، دشمن خداست ” داستان
در این پست با داستان، معنی، حدیث و مفهوم ضرب المثل ایرانی ” دروغگو دشمن خداست ” از کتاب فارسی پنجم آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.
معنی ضرب المثل دروغگو دشمن خداست
۱ - کسی که دروغ می گوید به خدا ایمان ندارد چرا که خداوند دروغگویان را دوست ندارد.
۲ - دروغگو در دنیا و آخرت سرافکنده و ذلیل است؛ همانطور که پیامبر ( ص ) فرموده اند: از دروغگویی بپرهیز زیرا دروغ باعث روسیاهی است.
۳ - دروغگو از رحمت خداوند به دور است.
۴ - دروغگویان به بازتاب های منفی و عواقب شوم آن در زندگی فردی و اجتماعی نمی اندیشند، دروغ را به حساب زرنگی و زیرکی می گذارند و راستگویان را افرادی بی عُرْضه و بی سیاست می پندارند. ولی آنها از این نکته مهم غافلند که دروغ پردازی برخلاف فطرت پاک و شخصیت والای انسان است و نمی دانند که دروغ، دشمنی و ستیزه جویی با خداوند متعال و بر خلاف فلسفه آفرینش است، زیرا خداوند جهان را بر اساس صدق و راستی و حقیقت بنا نهاده است.
- دروغ جزء گناهان کبیره به شمار می آید و کسی که دروغ بگوید از رحمت خداوند دور می شود؛ امام عسگری ( ع ) فرموده اند: تمام ناپاکی ها و گناهان در خانه ای جمع شده است و کلید آن دروغگویی است.
۶ - فرد دروغگو با دروغ گفتنش گناه کبیره ای را مرتکب می شود؛ یعنی با دروغ گفتن، فرمان خدا را که پرهیز از دروغگویی بوده، نادیده گرفته است.
۷ - طبق روایات، دروغگو مورد خشم و لعنت خداست.
۸ - اگر دروغ گفتن عادت انسان شود و آن را پیوسته تکرار کند شخص از دایره ایمان خارج شده و از زمره منافقین خواهد بود و چنین شخصی دشمن خداست.
داستان ضرب المثل دروغگو دشمن خداست – شماره ۱
حکایتی از کتاب �حبیب السیر� در مورد دروغ است که شنیدنش خالی از بهره نیست:
نقل است که سلطان حسین میرزای بایقرا که پادشاه خراسان و زابلستان بود، امیر حسین ابیوردی را به ایلچی گری نزد سلطان یعقوب میرزا، پادشاه آذربایجان و عراق فرستاد و هدایای بسیار با او همراه نمود و چند جلد کتاب که از آن جلمه کتاب کلیات جامی است که در آن وقت تازه و مرغوب بود، امر کرد به او داده همراه ببرد.
کتابدار سهوا عوض کلیات جامی کتاب �فتوحات مکی� را به او داد و امیرحسین بدون بررسی، کتاب ها را برداشته و با سایر هدایا به حضور سلطان یعقوب وارد شد. سلطان، تفقد بسیار از او نمود و گفت: �در این مسافت بعید، زحمت بسیار دیده ای و ملول گشته ای� امیرحسین گفت: در راه مصاحبی داشتم و آن کتاب کلیات جامی است که برای شما هدیه آورده ام و در هر منزل به واسطه مطالعه او رفع ملال از من می شد به آن مانوس می شدم.
سلطان از وفور اشتیاق به کتاب مزبور گفت: بگو بروند و کتاب را بیاورند. امیرحسین فرستاد و آوردند و چون گشودند معلوم شد که کلیات جامی نیست بلکه فتوحات مکی است و دروغ امیرحسین که گفت در راه مطالعه می کردم، ظاهر گردید. سلطان گفت: آیا خجالت نکشیدی از گفتن چنین دروغی؟!
ابیوردی خجالت زده نتوانست جواب بگوید و با شرمندگی از بارگاه خارج و بدون توقف به سمت خراسان حرکت کرد و برای گرفتن جواب نامه سلطان نتوانست صبر نماید. می گفت در این وقت که دروغم فاش شد میل داشتم مرده بودم و آن پیشامد را نمی دیدم.
حدیثی از حضرت صادق ( علیه السلام ) است که �از مجازات دروغگو آن است که خداوند، فراموشی را بر او مسلط می گرداند� اینجاست که می گویند: دروغگو کم حافظه است!
حدیثی از حضرت صادق ( علیه السلام ) است که �از مجازات دروغگو آن است که خداوند، فراموشی را بر او مسلط می گرداند� اینجاست که می گویند: دروغگو کم حافظه است!
داستان ضرب المثل دروغگو دشمن خداست – شماره ۲
دزدی وارد خانه یکی از ثروتمندان شد و به اتاقی که گاو صندوق در آن بود رفت. ناگهان چشمش به پلاکی افتاد که روی آن نوشته بود: دسته کوچکی را که کنار صندوق جنب جا کلیدی وجود دارد آهسته بکشید تا درب صندوق باز شود. ولی به محض این که دزد آن دسته را کشید ناگهان تمام چراغ ها روشن شد و زنگ پر صدایی در ساختمان طنین انداخت همین که خواست فرار کند، صاحبخانه را هفت تیر به دست مقابل خود دید.
دزد رو به صندوق کرده گفت: از ما که گذشت ولی این را بدون دروغگو دشمن خداست!
نکته: توجه کنید که این داستان به این معنی برداشت نشود که : دزدی کردن گناهی ندارد!! خیر . دزدی کردن هم جزء گناهان کبیره است اما هدف این داستان کوتاه، بیان قبح دروغگویی است وگرنه دزد هم دشمن خداست !!!!
دروغ در قرآن، آیات و روایات
♦ حضرت امام خمینی قدس سره الشریف از امام باقر علیه السلام نقل می کنند: که شراب کلید همه بدی هاست. ولی از آن هم بدتر، دروغ است.
♦ شیخ مرتضی انصاری بابی را باز کردند و دروغ را، چه شوخی و چه جدی، چه کوچک و چه بزرگ، حرام خواندند.
♦ در کتاب معراج السعاده آمده است که با هر دروغ، مَلَکی ۷۰ هزار سال از انسان دور می شود و بوی تعفنی از دهان دروغگو خارج می شود که عرشیان به ضجه درمی آیند.
♦ در احوالات علمایی چون علامه طباطبایی یا آیت الله قاضی رحمه الله علیهما آمده است که اگر در مجلسی بودند که دروغی گفته می شد، حالشان مکدر می شد.
♦ امام سجاد علیه السلام فرمودند که از دروغ چه شوخی و چه جدی پرهیز کنید که دروغ کوچک شما را به دروغ بزرگ می کشاند.
♦ خداوند جل و علا: وای بر کذّاب. یعنی کسی که در این امر ( دروغ گفتن ) حرفه ای شده باشد.
♦ برای زبان هفتاد گناه ذکر کرده اند که دیگر اعضاء و جوارح بدن این همه قادر به گناه کردن نیستند! طوری که نقل شده: هر روز صبح، همه اعضاء بدن به زبان می گویند که تو باعث نشو که ما را به آتش جهنم بسوزانند.
♦ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سه بار فرمودند، وای بر کسی که برای خنداندن مردم حرفی دروغ بزند.
♦ امام معصوم علیه السلام فرمودند که بر دروغگویی فرد کافیست که هرچی می شنود، نقل کند.
♦ امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: دروغگویی سبکی در دنیاست ( آبروریزی ) و در آخرت عذاب و بدبختی را در پی دارد.
♦ دروغ صورت را سیاه می کند. ( تاریکی می آورد )
♦ امام صادق علیه السلام فرمودند که دروغ مگو و آبرویت را مریز.
امام صادق علیه السلام فرمودند که دروغ روزی را کم می کند. ( تنقُصُ الرزق ) . برکت پول با دروغ می رود، در حالی که بعضی کاسب ها برای رزق و روزی، دروغ می گویند.
♦ دروغ زیاد فساد در دین ایجاد می کند.
♦ امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند که دروغ گو و میت مساوی اند. چرا که فضیلت انسان زنده این است که می توان بر او اعتماد کرد ولی بر دروغگو، نه.
♦ دروغگو با دروغ سه چیز ار خداوند می گیرد: ۱ - غضب الهی، ۲ - سبکی بین مردم، ۳ - لعن ملائکه.
♦ اعتیاد به دروغ، فقر می آورد.
♦ جواز دروغ گفتن ( دروغ مصلحتی ) : ۱ - رازداری در جنگ و جهاد، ۲ - دروغ بین زوجین، آن هم با شرایط خاص، ۳ - اصلاح بین مردم. پس می بینیم که خیلی از آنچه به زعم خود دروغ مصلحتی می دانیم، در هیچ یک از این دسته ها جای نمی گیرد و همه دروغ هایمان به مصلحت خودمان است!
♦ بدترین نوع دروغ، دروغ گفتن به خداوند جل و علا و رسول و ائمه اطهار علیهم السلام است. چرا که در نماز می گوییم: ایاک نعبد و ایاک نستعین. آیا براستی تنها خدا را می پرستیم و از اون کمک می خواهیم یا … !
♦ اینکه میگیم: خدایا دوستت دارم. واقعا حرف راستی می زنیم یا که …؟ آخه خود خداوند در قرآن آورده که “ان کنتم تحبون الله فاتبعونی”. اگه اطاعت امر خدا رو نمی کنیم، پس به دروغ نگیم: خدایا دوستت دارم!
♦ حجت الاسلام قرائتی در تفسیر نور آیه ۲۸ سوره انعام اینگونه ذکر کرده اند: “وقتی دروغگویی خصلت انسان شد، در قیامت هم دروغ می گوید. ( و انّهم لکاذبون ) چنانکه در آیه ۲۳ خواندیم که مشرکین در قیامت به دروغ قسم می خورند و می گویند: ( والله ربّنا ما کنّا مشرکین ) ” ( آیه دروغگو دشمن خداست! )
تحصیل و تقلید هست و بیان ظن و گمان از کجا می دانی
مشخص سعید سرور ی برعکس تو هستی
... [مشاهده متن کامل]
هیچ چیز نداری سعید سرور تو هستی من که تو قد مرد نیستی بگوی خودم هستم مرد هم مرد های قدیم کسی حقیقت کتمان تو هستی نه چون یک ذره مرد نیستی
مرد راستگو هست آقا سعید سرور در نقش پرویز
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
معنی ضرب المثل ” دروغگو، دشمن خداست ” داستان
در این پست با داستان، معنی، حدیث و مفهوم ضرب المثل ایرانی ” دروغگو دشمن خداست ” از کتاب فارسی پنجم آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.
معنی ضرب المثل دروغگو دشمن خداست
۱ - کسی که دروغ می گوید به خدا ایمان ندارد چرا که خداوند دروغگویان را دوست ندارد.
۲ - دروغگو در دنیا و آخرت سرافکنده و ذلیل است؛ همانطور که پیامبر ( ص ) فرموده اند: از دروغگویی بپرهیز زیرا دروغ باعث روسیاهی است.
۳ - دروغگو از رحمت خداوند به دور است.
۴ - دروغگویان به بازتاب های منفی و عواقب شوم آن در زندگی فردی و اجتماعی نمی اندیشند، دروغ را به حساب زرنگی و زیرکی می گذارند و راستگویان را افرادی بی عُرْضه و بی سیاست می پندارند. ولی آنها از این نکته مهم غافلند که دروغ پردازی برخلاف فطرت پاک و شخصیت والای انسان است و نمی دانند که دروغ، دشمنی و ستیزه جویی با خداوند متعال و بر خلاف فلسفه آفرینش است، زیرا خداوند جهان را بر اساس صدق و راستی و حقیقت بنا نهاده است.
- دروغ جزء گناهان کبیره به شمار می آید و کسی که دروغ بگوید از رحمت خداوند دور می شود؛ امام عسگری ( ع ) فرموده اند: تمام ناپاکی ها و گناهان در خانه ای جمع شده است و کلید آن دروغگویی است.
۶ - فرد دروغگو با دروغ گفتنش گناه کبیره ای را مرتکب می شود؛ یعنی با دروغ گفتن، فرمان خدا را که پرهیز از دروغگویی بوده، نادیده گرفته است.
۷ - طبق روایات، دروغگو مورد خشم و لعنت خداست.
۸ - اگر دروغ گفتن عادت انسان شود و آن را پیوسته تکرار کند شخص از دایره ایمان خارج شده و از زمره منافقین خواهد بود و چنین شخصی دشمن خداست.
داستان ضرب المثل دروغگو دشمن خداست – شماره ۱
حکایتی از کتاب �حبیب السیر� در مورد دروغ است که شنیدنش خالی از بهره نیست:
نقل است که سلطان حسین میرزای بایقرا که پادشاه خراسان و زابلستان بود، امیر حسین ابیوردی را به ایلچی گری نزد سلطان یعقوب میرزا، پادشاه آذربایجان و عراق فرستاد و هدایای بسیار با او همراه نمود و چند جلد کتاب که از آن جلمه کتاب کلیات جامی است که در آن وقت تازه و مرغوب بود، امر کرد به او داده همراه ببرد.
کتابدار سهوا عوض کلیات جامی کتاب �فتوحات مکی� را به او داد و امیرحسین بدون بررسی، کتاب ها را برداشته و با سایر هدایا به حضور سلطان یعقوب وارد شد. سلطان، تفقد بسیار از او نمود و گفت: �در این مسافت بعید، زحمت بسیار دیده ای و ملول گشته ای� امیرحسین گفت: در راه مصاحبی داشتم و آن کتاب کلیات جامی است که برای شما هدیه آورده ام و در هر منزل به واسطه مطالعه او رفع ملال از من می شد به آن مانوس می شدم.
سلطان از وفور اشتیاق به کتاب مزبور گفت: بگو بروند و کتاب را بیاورند. امیرحسین فرستاد و آوردند و چون گشودند معلوم شد که کلیات جامی نیست بلکه فتوحات مکی است و دروغ امیرحسین که گفت در راه مطالعه می کردم، ظاهر گردید. سلطان گفت: آیا خجالت نکشیدی از گفتن چنین دروغی؟!
ابیوردی خجالت زده نتوانست جواب بگوید و با شرمندگی از بارگاه خارج و بدون توقف به سمت خراسان حرکت کرد و برای گرفتن جواب نامه سلطان نتوانست صبر نماید. می گفت در این وقت که دروغم فاش شد میل داشتم مرده بودم و آن پیشامد را نمی دیدم.
حدیثی از حضرت صادق ( علیه السلام ) است که �از مجازات دروغگو آن است که خداوند، فراموشی را بر او مسلط می گرداند� اینجاست که می گویند: دروغگو کم حافظه است!
حدیثی از حضرت صادق ( علیه السلام ) است که �از مجازات دروغگو آن است که خداوند، فراموشی را بر او مسلط می گرداند� اینجاست که می گویند: دروغگو کم حافظه است!
داستان ضرب المثل دروغگو دشمن خداست – شماره ۲
دزدی وارد خانه یکی از ثروتمندان شد و به اتاقی که گاو صندوق در آن بود رفت. ناگهان چشمش به پلاکی افتاد که روی آن نوشته بود: دسته کوچکی را که کنار صندوق جنب جا کلیدی وجود دارد آهسته بکشید تا درب صندوق باز شود. ولی به محض این که دزد آن دسته را کشید ناگهان تمام چراغ ها روشن شد و زنگ پر صدایی در ساختمان طنین انداخت همین که خواست فرار کند، صاحبخانه را هفت تیر به دست مقابل خود دید.
دزد رو به صندوق کرده گفت: از ما که گذشت ولی این را بدون دروغگو دشمن خداست!
نکته: توجه کنید که این داستان به این معنی برداشت نشود که : دزدی کردن گناهی ندارد!! خیر . دزدی کردن هم جزء گناهان کبیره است اما هدف این داستان کوتاه، بیان قبح دروغگویی است وگرنه دزد هم دشمن خداست !!!!
دروغ در قرآن، آیات و روایات
♦ حضرت امام خمینی قدس سره الشریف از امام باقر علیه السلام نقل می کنند: که شراب کلید همه بدی هاست. ولی از آن هم بدتر، دروغ است.
♦ شیخ مرتضی انصاری بابی را باز کردند و دروغ را، چه شوخی و چه جدی، چه کوچک و چه بزرگ، حرام خواندند.
♦ در کتاب معراج السعاده آمده است که با هر دروغ، مَلَکی ۷۰ هزار سال از انسان دور می شود و بوی تعفنی از دهان دروغگو خارج می شود که عرشیان به ضجه درمی آیند.
♦ در احوالات علمایی چون علامه طباطبایی یا آیت الله قاضی رحمه الله علیهما آمده است که اگر در مجلسی بودند که دروغی گفته می شد، حالشان مکدر می شد.
♦ امام سجاد علیه السلام فرمودند که از دروغ چه شوخی و چه جدی پرهیز کنید که دروغ کوچک شما را به دروغ بزرگ می کشاند.
♦ خداوند جل و علا: وای بر کذّاب. یعنی کسی که در این امر ( دروغ گفتن ) حرفه ای شده باشد.
♦ برای زبان هفتاد گناه ذکر کرده اند که دیگر اعضاء و جوارح بدن این همه قادر به گناه کردن نیستند! طوری که نقل شده: هر روز صبح، همه اعضاء بدن به زبان می گویند که تو باعث نشو که ما را به آتش جهنم بسوزانند.
♦ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سه بار فرمودند، وای بر کسی که برای خنداندن مردم حرفی دروغ بزند.
♦ امام معصوم علیه السلام فرمودند که بر دروغگویی فرد کافیست که هرچی می شنود، نقل کند.
♦ امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: دروغگویی سبکی در دنیاست ( آبروریزی ) و در آخرت عذاب و بدبختی را در پی دارد.
♦ دروغ صورت را سیاه می کند. ( تاریکی می آورد )
♦ امام صادق علیه السلام فرمودند که دروغ مگو و آبرویت را مریز.
امام صادق علیه السلام فرمودند که دروغ روزی را کم می کند. ( تنقُصُ الرزق ) . برکت پول با دروغ می رود، در حالی که بعضی کاسب ها برای رزق و روزی، دروغ می گویند.
♦ دروغ زیاد فساد در دین ایجاد می کند.
♦ امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند که دروغ گو و میت مساوی اند. چرا که فضیلت انسان زنده این است که می توان بر او اعتماد کرد ولی بر دروغگو، نه.
♦ دروغگو با دروغ سه چیز ار خداوند می گیرد: ۱ - غضب الهی، ۲ - سبکی بین مردم، ۳ - لعن ملائکه.
♦ اعتیاد به دروغ، فقر می آورد.
♦ جواز دروغ گفتن ( دروغ مصلحتی ) : ۱ - رازداری در جنگ و جهاد، ۲ - دروغ بین زوجین، آن هم با شرایط خاص، ۳ - اصلاح بین مردم. پس می بینیم که خیلی از آنچه به زعم خود دروغ مصلحتی می دانیم، در هیچ یک از این دسته ها جای نمی گیرد و همه دروغ هایمان به مصلحت خودمان است!
♦ بدترین نوع دروغ، دروغ گفتن به خداوند جل و علا و رسول و ائمه اطهار علیهم السلام است. چرا که در نماز می گوییم: ایاک نعبد و ایاک نستعین. آیا براستی تنها خدا را می پرستیم و از اون کمک می خواهیم یا … !
♦ اینکه میگیم: خدایا دوستت دارم. واقعا حرف راستی می زنیم یا که …؟ آخه خود خداوند در قرآن آورده که “ان کنتم تحبون الله فاتبعونی”. اگه اطاعت امر خدا رو نمی کنیم، پس به دروغ نگیم: خدایا دوستت دارم!
♦ حجت الاسلام قرائتی در تفسیر نور آیه ۲۸ سوره انعام اینگونه ذکر کرده اند: “وقتی دروغگویی خصلت انسان شد، در قیامت هم دروغ می گوید. ( و انّهم لکاذبون ) چنانکه در آیه ۲۳ خواندیم که مشرکین در قیامت به دروغ قسم می خورند و می گویند: ( والله ربّنا ما کنّا مشرکین ) ” ( آیه دروغگو دشمن خداست! )
جناب محمود اقبالی
سخنان من از روی تحقیق و تعقل هست وبیان حقیقت
اما سخنان شما از روی تحصیل و تقلید هست و بیان ظن و گمان
به همین خاطر شما درکی از حقیقت ندارید و می خواهید حقیقت رو کتمان کنید
در ضمن من آقای خوئی رو نمی شناسم
سخنان من از روی تحقیق و تعقل هست وبیان حقیقت
اما سخنان شما از روی تحصیل و تقلید هست و بیان ظن و گمان
به همین خاطر شما درکی از حقیقت ندارید و می خواهید حقیقت رو کتمان کنید
در ضمن من آقای خوئی رو نمی شناسم
دوستان این فرد که خودش استاد حسین جعفری خویی و پرویز می خواند فردی به اسم سعید سرور هست فقط کارش جعل منبع توهین زمین زمان از همه طلب کار هست می توانید در بخش واژه پارس استاد هزار چهره آبادیس که حساب زیاد داره آشنا شود
... [مشاهده متن کامل]
توفی. [ ت َ وَف ْ فی ] ( ع مص ) جان برداشتن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ) . میرانیدن. یقال : توفی اﷲ تعالی ؛ ای قبض روحه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) : اﷲ یَتَوَفّی الأنفس حین موتها. ( قرآن 42/39 ) . || تمام فاستدن. ( زوزنی ) ( از ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ) . تمام گرفتن حق را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
توفی. [ ت َ وَف ْ فی ] ( ع مص ) جان برداشتن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ) . میرانیدن. یقال : توفی اﷲ تعالی ؛ ای قبض روحه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) : اﷲ یَتَوَفّی الأنفس حین موتها. ( قرآن 42/39 ) . || تمام فاستدن. ( زوزنی ) ( از ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ) . تمام گرفتن حق را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
کلمه �توفی� در قرآن به معنی جداساختن است
مخصوصأ جداسازی نفس از جسم هنگام مرگ
.
خدا جدا می سازد نفس ها را هنگام مرگ ( از جسمهای ) آنانکه در خواب مرگ نبوده اند، و به جهان دیگر بسوی جاودانگی می فرستد / اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا. . وَیُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى
... [مشاهده متن کامل]
.
أَجَلٍ مُسَمًّى: جاودانگی طبق عهد، نهایت زمان مورد توافق
خواب مرگ: بی عقل و خرد، مرده متحرک
.
.
در این آیه نیز کلمه �توفا� بمعنی: جداسازی نفس از جسم هنگام مرگ است
.
کسانی که شهریاران ( نفس ) پاک آنان را از ( جسمشان ) جدا می سازند، می گویند صلح بر شما وارد این جنت شوید ( سوره نحل :32 ) الَّذِینَ تتوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ طَیِّبِینَ ۙ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ
.
نفس پاک: کسی که شخصیت خود را بر اساس عقل و خرد پالایش نموده
جنت: جهانیست که بعلت قرار گرفتن در ابعادی دیگر برما پوشیده است
سلام: پیمانیست که در آن نفس خود را در ازای دریافت نور به رسول خدا بفروشیم
مخصوصأ جداسازی نفس از جسم هنگام مرگ
.
خدا جدا می سازد نفس ها را هنگام مرگ ( از جسمهای ) آنانکه در خواب مرگ نبوده اند، و به جهان دیگر بسوی جاودانگی می فرستد / اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا. . وَیُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى
... [مشاهده متن کامل]
.
أَجَلٍ مُسَمًّى: جاودانگی طبق عهد، نهایت زمان مورد توافق
خواب مرگ: بی عقل و خرد، مرده متحرک
.
.
در این آیه نیز کلمه �توفا� بمعنی: جداسازی نفس از جسم هنگام مرگ است
.
کسانی که شهریاران ( نفس ) پاک آنان را از ( جسمشان ) جدا می سازند، می گویند صلح بر شما وارد این جنت شوید ( سوره نحل :32 ) الَّذِینَ تتوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ طَیِّبِینَ ۙ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ
.
نفس پاک: کسی که شخصیت خود را بر اساس عقل و خرد پالایش نموده
جنت: جهانیست که بعلت قرار گرفتن در ابعادی دیگر برما پوشیده است
سلام: پیمانیست که در آن نفس خود را در ازای دریافت نور به رسول خدا بفروشیم
تَوَفّی:
به معنای وفا کردن کامل به عهد است. "اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا" در زمان توفّی حق تعالی به وعده خود در عهد انسان با عالم الست وفا می کند و جان او را طبق عهدش با او می ستاند، چون در الست با انسان عهد بسته است زندگی دنیوی که آزمون بهشت و جهنم اوست مادام نخواهد بود، لذا هیچ انسانی در دنیا از خالق خویش انتظار یا طلب عمر جاوید ندارد. برزخ انسان از لحظه توفّی آغاز می شود.
... [مشاهده متن کامل]
به معنای وفا کردن کامل به عهد است. "اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا" در زمان توفّی حق تعالی به وعده خود در عهد انسان با عالم الست وفا می کند و جان او را طبق عهدش با او می ستاند، چون در الست با انسان عهد بسته است زندگی دنیوی که آزمون بهشت و جهنم اوست مادام نخواهد بود، لذا هیچ انسانی در دنیا از خالق خویش انتظار یا طلب عمر جاوید ندارد. برزخ انسان از لحظه توفّی آغاز می شود.
... [مشاهده متن کامل]
چرا میگویید دریافت تمام و کمال "روح"؟ روح را از کدام واژه ی آیه میآورید؟ آیه صراحتاً میگوید �انفس:نفس ها� را توفی می کنند. نفس هم یعنی انسان/آدم. چون میگوید �عند موتها� و ضمیر �ها� در موتها به انفس برمیگردد.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یعنی ملائکه زمان مرگِ انفس، انفس را توفّی می کنند. انفس هم یعنی انسانها. پس یعنی ملائکه یا خداوند، زمان مرگ انسانها، انسانها را توفی میکند. حالا اگر معنای توفّی، کامل گرفتن باشد باید بگوییم انسان ها را کامل میگیرد. از کی میگیرد؟ یعنی چی میگیرد؟ به نظر میرسد باید معنای دیگری به جز گرفتن، برای توفّی داشته باشیم. چون نمیشود بگویید خدا انسانها را میگیرد! شاید همان معنای به پایان بردن، تمام کردن بهتر باشد
توفی در لغت به معنی باز گرفتن است مخصوصا باز گرفتن کودک و بچه ی شتر از شیر مادر ، و اینکه خداوند در قران خواب را یک نوع باز گرفتن روح معرفی کرده ، بخاطر آن است که خواب - همانطور که معروف است - برادر مرگ است ، مرگ تعطیل کامل دستگاه مغز آدمی و قطع مطلق پیوند روح و جسم است ، در حالیکه خواب تنها تعطیل بخشی از دستگاه مغز و ضعیف شدن این پیوند است ، بنابراین خواب مرحله کوچکی از مرگ حساب می شود .
... [مشاهده متن کامل]
تفسیر نمونه ج : 5 ص : 273
کلمه ( توفی ) به معنای گرفتن تمامی حق است ، و در کلام الهی بیشتر به معنای قبض روح استعمال می شود. ( تفسیر المیزان )
شهید مطهری در مورد در مورد توفی ، وفات ، فوت . می نویسد :
( ( قرآن " مردن " را " توفی " تعبیر میکند که ما هم الان در اصطلاح خودمان میگوییم فلانی وفات کرد . چرا ما به " مردن " میگوییم " وفات " ؟ کلمه " فوت " که ما به کار میبریم [ از این ماده نیست و ] غیر از لغت " وفات " است . بعضیها خیال میکنند کلمه " فوت کرد " با " وفات کرد " یکی است . نه ، فوت یک معنی دارد و وفات معنی دیگر ، و این معنی که عرض میکنم در لغت فوت نیست ، در لغت وفات است ، و قرآن راجع به مردن ، کلمه " توفی " را به کار میبرد که از ماده " وفات " است نه از ماده " فوت " . " فوت " معنایش از دست رفتن است . میگوییم : " نماز من فوت شد " یعنی از دستم رفت . یا میگوییم : " فلان عمل از من فوت شد " ، " فلان شخص از مکه آمد و من میخواستم به دیدن او بروم ولی در اثر گرفتاری این دیدن از من فوت شد " . " از من فوت شد " یعنی از دستم رفت . ما اگر به " مردن " کلمه فوت را اطلاق میکنیم که قرآن اطلاق نمیکند به اعتبار این است که مرده را از دست رفته تلقی میکنیم . نسبت به ما همین طور است ، یعنی کسی که میمیرد ، از دست ما میرود . وقتی میگوییم " فلانی فوت شد " یعنی از دست ما رفت . ولی قرآن مکرر کلمه " توفی " را به کار میبرد . " توفی " با " وفات " از یک ریشه است . " توفی " درست نقطه مقابل " فوت " را میرساند ، یعنی چیزی را قبض کردن و تمام تحویل گرفتن . مثلا اگر شما از کسی طلبکار باشید و طلبتان را از اوبگیرید ، میگویند استیفا کرد . " استیفا " هم از این لغت است . اگر تمام طلبتان را بگیرید نه اینکه نیمی از آن را بگیرید و نیمی را نگیرید ، میگویند توفی کرد یعنی استیفا کرد . پس " توفی " و " استیفا " به معنی از دست رفتن نیست ، برعکس ، چیزی را به تمام و کمال تحویل گرفتن است . قرآن همیشه " مردن " را " کامل تحویل گرفتن " تعبیر میکند . لهذا میفرماید : � الله یتوفی الانفس حین موتها �خدا نفوس را در وقت مردن به تمام و کمال تحویل میگیرد . ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سورههای انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری صص 116 - 155. )
... [مشاهده متن کامل]
تفسیر نمونه ج : 5 ص : 273
کلمه ( توفی ) به معنای گرفتن تمامی حق است ، و در کلام الهی بیشتر به معنای قبض روح استعمال می شود. ( تفسیر المیزان )
شهید مطهری در مورد در مورد توفی ، وفات ، فوت . می نویسد :
( ( قرآن " مردن " را " توفی " تعبیر میکند که ما هم الان در اصطلاح خودمان میگوییم فلانی وفات کرد . چرا ما به " مردن " میگوییم " وفات " ؟ کلمه " فوت " که ما به کار میبریم [ از این ماده نیست و ] غیر از لغت " وفات " است . بعضیها خیال میکنند کلمه " فوت کرد " با " وفات کرد " یکی است . نه ، فوت یک معنی دارد و وفات معنی دیگر ، و این معنی که عرض میکنم در لغت فوت نیست ، در لغت وفات است ، و قرآن راجع به مردن ، کلمه " توفی " را به کار میبرد که از ماده " وفات " است نه از ماده " فوت " . " فوت " معنایش از دست رفتن است . میگوییم : " نماز من فوت شد " یعنی از دستم رفت . یا میگوییم : " فلان عمل از من فوت شد " ، " فلان شخص از مکه آمد و من میخواستم به دیدن او بروم ولی در اثر گرفتاری این دیدن از من فوت شد " . " از من فوت شد " یعنی از دستم رفت . ما اگر به " مردن " کلمه فوت را اطلاق میکنیم که قرآن اطلاق نمیکند به اعتبار این است که مرده را از دست رفته تلقی میکنیم . نسبت به ما همین طور است ، یعنی کسی که میمیرد ، از دست ما میرود . وقتی میگوییم " فلانی فوت شد " یعنی از دست ما رفت . ولی قرآن مکرر کلمه " توفی " را به کار میبرد . " توفی " با " وفات " از یک ریشه است . " توفی " درست نقطه مقابل " فوت " را میرساند ، یعنی چیزی را قبض کردن و تمام تحویل گرفتن . مثلا اگر شما از کسی طلبکار باشید و طلبتان را از اوبگیرید ، میگویند استیفا کرد . " استیفا " هم از این لغت است . اگر تمام طلبتان را بگیرید نه اینکه نیمی از آن را بگیرید و نیمی را نگیرید ، میگویند توفی کرد یعنی استیفا کرد . پس " توفی " و " استیفا " به معنی از دست رفتن نیست ، برعکس ، چیزی را به تمام و کمال تحویل گرفتن است . قرآن همیشه " مردن " را " کامل تحویل گرفتن " تعبیر میکند . لهذا میفرماید : � الله یتوفی الانفس حین موتها �خدا نفوس را در وقت مردن به تمام و کمال تحویل میگیرد . ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سورههای انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری صص 116 - 155. )
توفی یعنی دریافت تمام و کمال روح انسان
مثلا تو این جمله داریم:
فرشتگان ، روح انسان ک همون حقیقت وجود انسان هست رو توفی میکنند یعنی کمال و تمام دریافت میکنند و روح انسان پس از مرگ همچنان به حیات خودش ادامه میده. . .
مثلا تو این جمله داریم:
فرشتگان ، روح انسان ک همون حقیقت وجود انسان هست رو توفی میکنند یعنی کمال و تمام دریافت میکنند و روح انسان پس از مرگ همچنان به حیات خودش ادامه میده. . .
توفی یعنی تحویل گرفتن
ودر ادامه اسم نفس برده شده نه اسم روح
حتی نوشته شده فرشتگان الهی ننوشته ازرائیل
پس موقع موت انسان فرشتگان الهی می ایند و نفس انسان را تحویل میگرفتند
روح با نفس کاملا متفاوت است
ودر ادامه اسم نفس برده شده نه اسم روح
حتی نوشته شده فرشتگان الهی ننوشته ازرائیل
پس موقع موت انسان فرشتگان الهی می ایند و نفس انسان را تحویل میگرفتند
روح با نفس کاملا متفاوت است
توفی یعنی دریافت تمام و کمال
دوستان روح قسمتی از کالبد انسان هست که با نفس هم زیستی دارد پس نه تنها روح بلکه نفس انسان هم تحویل داده می شود
دوستان روح قسمتی از کالبد انسان هست که با نفس هم زیستی دارد پس نه تنها روح بلکه نفس انسان هم تحویل داده می شود
دریافت تمام و کمال روح توسط فرشتگان
توفی یک کلمه عربی است و در قرآن بکار رفته است
لذا ضمن توجه ب معنی و مفهوم آن در لغتنامه های فارسی باید اشاره ب مفهوم آن در التحقیق ک دارای مفاهیم لغوی ادق است و نیر مفردات ک لغات عربی را بصورت دقیق بررسی کردنه اند کرد
لذا ضمن توجه ب معنی و مفهوم آن در لغتنامه های فارسی باید اشاره ب مفهوم آن در التحقیق ک دارای مفاهیم لغوی ادق است و نیر مفردات ک لغات عربی را بصورت دقیق بررسی کردنه اند کرد
بطور تمام و کامل روح را دریافت میکند
از ماده وفی . . کامل ساختن به پایان بردن
پس از مرگ گرچه فعلایت های بدن متوقف میشود اما فرشتگان حقیقت انسان را که همان روح اوست توفی میکنند؛یعنی آنرا به طور تمام و کمال دریافت میکنند
دریافت تمام و کمال روح
توفی در اصطلاح
اخذ و گرفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)