توفال

/tufAl/

معنی انگلیسی:
batten, board, lath, plank

لغت نامه دهخدا

توفال. ( اِ ) توبال. مس. ( ذخیره خوارزمشاهی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به توبال شود.

توفال. ( اِ ) چوبهای باریک و پهن که با میخهای آهنین کوچک آنها را بر روی تیرهای سقف اطاق بکوبند تا همه پوشش برابر و یکسان گردد و سپس آن را با گچ اندود کرده سفید کنند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

تخته های باریک ونازک که به تیرهای سقف اطاق میکوبن
توبال مس

فرهنگ معین

(اِ. ) تخته های نازک و باریکی که به سقف اتاق می کوبند و سپس روی آن را کاهگل و گچ می مالند.

فرهنگ عمید

تخته های باریک و نازک که به تیرهای سقف اتاق می کوبند و روی آن کاهگل و گچ می مالند.

واژه نامه بختیاریکا

تفاله

مترادف ها

slat (اسم)
میله میله، کفل، تخته باریک، توفال، ضربه شدید، سراشیبی یا نمای بام، لوحه سنگ باریک، دنده ها، توفالی، چوب مداد، میله پشت صندلی

shingle (اسم)
تخته کوبی، توفال، توفال چوبی یا سیمانی و غیره

splint (اسم)
تراشه، توفال، اهن نبشی، برامدگی کوچک

shim (اسم)
بیلچه، توفال

spall (اسم)
خرده، سنگ ریزه، توفال

lath (اسم)
توفال، اهن نبشی

فارسی به عربی

شریحة , شظیة , لوح

پیشنهاد کاربران

لاپه ،
نوعی �سقف کاذب که اسکلت آن چوبی است. � کاربرد این اصطلاح در مورد سقفهای تیر و چوب به کار گرفته می شد. برای ایجاد توفال نخست درودگران تیرهایی حمال به طور خوابیده به سقف کوبیده و سپس آن را با تخته های نازک می پوشاندند و گچکاران روی تخته را با لایه ای از گچ می اندودند و بدین وسیله نازیبایی سقفهای تیر پوش را از بین می برند.
...
[مشاهده متن کامل]

توفال : تخته ی باریک و نازکی که به زیر تیرهای سقف باربر کوبیده می شود. ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )

بپرس