توف

/tuf/

مترادف توف: غلغله، غوغا، فریاد

لغت نامه دهخدا

توف. ( اِ صوت ) صدای کوه را گویند و شور و غوغا و غلغله را نیز گفته اند که در کثرت مردم وجانوران درافتد و در این معنی به جای حرف اول «نون » هم آمده است. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ رشیدی ). فریاد و صدا و غوغا و جنبش وانقلاب و برهم خوردگی و توفیدن مصدر آن است و آن را هزاهز نیزگویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
قلادید در لشکر افتاده توف
همان پهلوان حمله صف شکوف.
اسدی.
رجوع به توفان و توفیدن شود.

توف. [ ت َ ] ( ع مص ) رفتن بصر کسی. ( منتهی الارب ): تاف بصره توفاً؛رفت بینایی او. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

رفتن بصر کسی تاف بصره توفا رفت بینایی او

فرهنگ معین

(تُ ) (اِ. ) سر و صدا، غلغله .

فرهنگ عمید

۱. فریادوغوغا.
۲. سروصدا.
۳. غلغله و ازدحام.

گویش مازنی

/toof/ نوعی نخ که در دوختن لباس محلی زنانه به کار رود

واژه نامه بختیاریکا

تاف؛ آبشار
ترف؛ مایع کشک؛ محصول پختن دوغ که جامد و نرمست
قسمت پر سرعت رودخانه

دانشنامه عمومی

توف (سازمان). سازمان دیدبانی فنی ( به آلمانی Technischer Überwachungsverein: TÜV ) سازمان هایی مستقر در آلمان هستند که بر روی سلامتی کالاهای صنعتی ارائه شده از سوی تولید کننده ها و همچنین محصولات و تاسیسات، چون پالایشگاه، آسانسور، جرثقیل، اخودرو و غیره نظارت دارند و برگه گواهی معاینه فنی مدت دار سالانه یا شش ماهه و غیره صادر میکنند تا استانداردهای ارائه شده برای سلامت انسان و محیط زیست را تأمین کنند. این سازمان دارای رقیب های مختلف است و حالت انحصاری خود را حدو ۳۰ سال پیش از دست داده است. شرکت هایی که دارای آرم TÜV می شوند، باید حداقل ۲۵٪ سهام آنها در اختیار یکی از توف های اصلی باشند. این سازمان به عنوان یک مشاور مستقل بر سلامت کارکرد کالاها یا محصولاتی مانند محصولات کشاورزی حیاتی، دودزایی وسایل نقلیه و استانداردهای ساخت موتورهای اتوموبیل های سنگین و سبک و تأسیسات انرژی را بر عهده دارد. بسیاری از زیرسازمان های دارنده TÜV می توانند به عنوان سازمان دهندگان و همچنین گسترش دهندگان مقوله انرژی و مفاهیم وابسته به آن عمل کنند و راه حل هایی برای مشکلات زیست محیطی ارائه دهند. همچنین خود این شرکت ها وظیفه دارند از قوانینی که بر مبنای مدرک TÜV به آنها اهدا می شود، تبعیت کنند و در راستای سلامت انسان و محیط گام بردارند. استاندارد TÜV قابلیت انطباق با انواع ایزو، از جمله ایزو ۹۰۰۱ در مدیریت کیفیت و ایزو ۱۶۹۴۹ در رابطه با مدیریت کیفیت دستگاه های خودکار را نیز دارد. کارشناسان توف در دعاوی های حقوقی در دادگاه ها بعنوان کارشناس قسم خورده حاضر می شوند.
سازمان دیدبانی فنی از سابقه ای در حدود ۱۳۰ سال برخوردار است که در زمان خود در اشکالی مانند امن سازی ابتکاری کارگاه ها و اماکن عمومی ظهور کرده است. حول و حوش سال ۱۸۷۰ تعداد TÜVها به تعداد نزدیک به ۴۳ عدد بوده است. آنها از نظر جغرافیایی همانجایی واقع شده بودند که همینک هستند، مانند SAAR, SÜD , NORD و Rheinland. سازمان دیدبانی فنی اصالتاً برای نظارت بر نحوه ساخت و کارکرد تجهیزات دیگ بخار ایجاد شده بود، زیرا سالانه تعداد زیادی ار مردم جان خود را به دلیل انفجار دیگ های بخار از دست میدادند. پدید آمدن این سازمان ها بر پایه به کارگیری دانش و تخصص موجود در صنایع و ایجاد ساختارهای معین به منظور بازرسی و پایش به صورت شخص ثالث و بی طرف، بوده است. همچنین سازمان هایی که با عنوان TUV در ایالت های مختلف آلمان به وجود آمده اند، با پیشوند یا پسوند مرتبط با منطقه خود در آلمان نام گذاری شده و به صورت شخصیت های مستقل حقوقی در مناطق مختلف آلمان ثبت شده اند. [ ۱] از تعداد 43 TÜV ای که آن زمان وجود داشتند، امروزه تنها ۴ عدد در آلمان باقی مانده اند ( بعلاوه یکی در اتریش )
عکس توف (سازمان)

توف (سنگ). توف ( به انگلیسی: Tuff ) یک نوع سنگ متشکل از خاکستر آتشفشانی است که در هنگام انفجار آتش فشانی از سطح زمین خارج می شود. واژه خاکستر در واقع توصیف کننده اندازه ذرات است. اندازه ذرات آن کمتر از ۲ میلی متر است. به دلیل سبکی کیلومترها حرکت می کند و روی هم نهشته می شوند. اگر ذرات خاکستر داغ باشد این ذرات به هم جوش خورده و سنگ توف را تشکیل می دهند. دمای آن ها می تواند تا ۴۰۰ درجه سانتی گراد باشد. از نظر ترکیب کانی شناسی این سنگ در زمره سنگ های آتشفشانی قرار می گیرد ولی به دلیل نحوه تشکیل آن که به صورت ته نشینی است و اغلب ساختی لایه لایه دارد بسیار به سنگ های رسوبی نیز شباهت دارد. کانی شناسی این سنگ بسته به نوع سنگ مخزن ماگما و نیز سنگ های دودکش آتشفشان بسیار متغیر می تواند باشد. رنگ این سنگ در مقاطع دستی اغلب ( نه همیشه ) سبز است. زمانی که خاکسترها در محیط آبی رسوب کنند، توف دارای بلور نمی باشد.
ممکن است مواد دیگری به همراه آن ها ته نشین شوند که این مسئله نیز موجب ایجاد تنوع در جنس و رنگ این سنگ می شود. برای مثال توف های شیلی. [ ۱]
عکس توف (سنگ)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

توف (tufa)
(یا: تراورتن) سنگ آهک۱ نرم، متخلخل، و سفیدرنگی، حاصل از ته نشینی آب های زیرزمینیِ۲ اشباع از کربنات۳، در اطراف چشمه های آب گرم۴ و غار۵ها. ستون های پوک سنگ زیردریایی، مانند ستون های ایکا فیورد۶ در جنوب غربی گرینلند، که روی چشمه های قلیایی۷ تشکیل می شوند به ارتفاع بیست متر می رسند و آهنگ رشد آن ها حدود ۵۰ سانتی متر در سال است. این ستون ها زیستگاه۸ گونه های متفاوت حیات دریایی اند.
limestoneground watercarbonatehot springcaveIkka Fjordalkaline springhabitat

توف (اخترشناسی). توف (اخترشناسی)(ejecta)
در اخترشناسی، مواد بیرون ریخته از دهانه۱، براثر فوران آتشفشانی۲ یا برخورد شهاب سنگ۳ و اجسام دیگر. توف های دهانه های برخورد۴ ماه غالباً رگه های طویل و درخشانی، با نام شعاع۵، تشکیل داده اند. این رگه ها گاهی به طول هزاران کیلومتر در سراسر سطح ماه کشیده شده اند.
cratervolcanic eruptionmeteoriteimpact cratersray

مترادف ها

roar (اسم)
خروش، سر و صدا، غرش، صدا، بانگ، غریو، توف

echo (اسم)
طنین صدا، طنین، پژواک، انعکاس صدا، عکس، توف

پیشنهاد کاربران

دربختیاری به خیرش یا جهش یا فوران مایع بمعنی اعم آن گویند.
مانند:توفنیدن=بفارسی توفان کردن
آو توفنید=بفارسی آب توفان کرد
سرس اشکست ، خین توفنید=بفارسی سرش شکست
وخون فوران کرد.
نام یک نوع سنگ آتشفشانی میباشد که خیلی زیباست
معنی غوغا ، سرو صدا و توفان
در سیرجان. به کسی که در حال درروغ گفتن است میگویند توف و اگر باز هم به دروغ گفتن ادامه دهد با تاکید میگویند توف ایق
توف با تلفظ roof
در گویش بختیاری به آبشار توف می گویند ، شاید اصل آن تاف باشد .

بپرس