توشیج

لغت نامه دهخدا

توشیج. [ ت َ ] ( ع مص ) درهم پیوسته گردانیدن خویشی و پیوند را. یقال : وشجها اﷲ. ( ناظم الاطباء )( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || الفت دادن و آمیختن خدا قوم را به یکدیگر. ( از اقرب الموارد ). || با همدیگر بستن کجاوه را به دوال و جز آن تا از آن چیزی نیفتد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس