توسط کردن. [ ت َ وَس ْ س ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) میانگی کردن. میانجی شدن. وساطت کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : یکی از وزرا به زیردستان رحمت آوردی واصلاح همگنان را به خیر توسط کردی. ( گلستان سعدی ).