توزیع ثروت، در یکی از مباحث قدیمی اقتصاد سیاسی از اهمیتی اساسی برخوردار است. منظور این است که درآمد حاصل از تولید چگونه میان عوامل تولید تقسیم می گردد یا هر یک از بخش های اقتصادی چه میزان سهم می برند. توزیع نابرابر عوامل تولید طبعاً باعث توزیع نامناسب درآمد نیز خواهد شد. بنابراین باید قبل از تولید به منظور عادلانه کردن توزیع درآمد عوامل تولید به صورت عادلانه و برابر میان افراد و بنگاهای اقتصادی مختلف توزیع گردد. روش های مختلفی برای اندازه گیری میزان توزیع درآمد موجود است که از آنجمله:
• توزیع درآمد برحسب ابعاد
• توزیع درآمد مبتنی برعوامل تولید
• توزیع مقداری درآمد.
• توزیع درآمد از طریق منحنی لورنز
• ضرایب جینی و مقیاس های نابرابری درآمد
بنابر برخی از نظریات اقتصادی توزیع نابرابر درآمد یکی از شروط اصلی رشد اقتصادی می باشد و دلیلشان هم این است که نیازهای قشر پایین اجتماع اشباع شدنی نیست و چنانچه توزیع درآمد برابر باشد قشرهای پایین تمامی درآمد خود را صرف خرید کالا می کنند در صورتی که قشرهای بالا نیازهای اولیه خود را برطرف نموده و مازاد درآمدشان را پس انداز مینمایند. چنانچه توزیع درآمد نابرابر باشد رشد اقتصادی تسریع می گردد. اما مخالفان این نظریه می گویند که:
اول؛ تجربه در کشورهای توسعه نیافته نشان داده است که ثروتمندان این جوامع اضافه درآمد خود را به جای پس انداز نمودن صرف خرید کالاهای تجملاتی و لوکس می کنند.
دوم؛ درآمد کم فقرا باعث ضعف جسمانی و کاهش بهره وری کاری ایشان می گردد و این خود باعث کاهش میزان تولید و در نتیجه کاهش درآمد ملی می شود.
سوم؛ افزایش درآمد فقرا باعث افزایش تقاضا برای کالاهای ضروری ساخت داخل می گردد که این امر به نوبه خود باعث افزایش اشتغال و تولید می گردد.
چهارم؛ توزیع برابر درآمد باعث افزایش انگیزه های روانی افراد برای مشارکت در توسعه اقتصادی می شود و دولت می تواند از چهار راه برای توزیع مناسب درآمد اقدام کند:
• تغییر توزیع درآمد مبتنی بر عوامل تولید که از طریق تغییر قیمت های نسبی عوامل تولید ایجاد می شود.
• تعدیل توزیع مقداری درآمد از طریق توزیع مجدد دارایی ها.
• کاهش توزیع مقداری درآمد در سطوح بالا که از طریق وضع مالیات های تصاعدی بردرآمد و ثروت بدست می آید.
• افزایش توزیع مقداری درآمد در سطوح پایین اجتماع از طریق پرداخت های انتقالی به صورت مستقیم یا تأمین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• توزیع درآمد برحسب ابعاد
• توزیع درآمد مبتنی برعوامل تولید
• توزیع مقداری درآمد.
• توزیع درآمد از طریق منحنی لورنز
• ضرایب جینی و مقیاس های نابرابری درآمد
بنابر برخی از نظریات اقتصادی توزیع نابرابر درآمد یکی از شروط اصلی رشد اقتصادی می باشد و دلیلشان هم این است که نیازهای قشر پایین اجتماع اشباع شدنی نیست و چنانچه توزیع درآمد برابر باشد قشرهای پایین تمامی درآمد خود را صرف خرید کالا می کنند در صورتی که قشرهای بالا نیازهای اولیه خود را برطرف نموده و مازاد درآمدشان را پس انداز مینمایند. چنانچه توزیع درآمد نابرابر باشد رشد اقتصادی تسریع می گردد. اما مخالفان این نظریه می گویند که:
اول؛ تجربه در کشورهای توسعه نیافته نشان داده است که ثروتمندان این جوامع اضافه درآمد خود را به جای پس انداز نمودن صرف خرید کالاهای تجملاتی و لوکس می کنند.
دوم؛ درآمد کم فقرا باعث ضعف جسمانی و کاهش بهره وری کاری ایشان می گردد و این خود باعث کاهش میزان تولید و در نتیجه کاهش درآمد ملی می شود.
سوم؛ افزایش درآمد فقرا باعث افزایش تقاضا برای کالاهای ضروری ساخت داخل می گردد که این امر به نوبه خود باعث افزایش اشتغال و تولید می گردد.
چهارم؛ توزیع برابر درآمد باعث افزایش انگیزه های روانی افراد برای مشارکت در توسعه اقتصادی می شود و دولت می تواند از چهار راه برای توزیع مناسب درآمد اقدام کند:
• تغییر توزیع درآمد مبتنی بر عوامل تولید که از طریق تغییر قیمت های نسبی عوامل تولید ایجاد می شود.
• تعدیل توزیع مقداری درآمد از طریق توزیع مجدد دارایی ها.
• کاهش توزیع مقداری درآمد در سطوح بالا که از طریق وضع مالیات های تصاعدی بردرآمد و ثروت بدست می آید.
• افزایش توزیع مقداری درآمد در سطوح پایین اجتماع از طریق پرداخت های انتقالی به صورت مستقیم یا تأمین
wiki: توزیع ثروت