توریض. [ ت َ ] ( ع مص ) غائط رقیق و تنگ انداختن. || به یکبار بیضه نهادن مرغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). توریض ماکیان ؛ یعنی زیر بال گرفتن ماکیان تخم را سپس برخاستن و بیضه نهادن به یکبار. ابومنصور گوید: که این تصحیف باشد و صحیح توریص است. ( از اقرب الموارد ). || زمین و گیاه جستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). || به شب نیت روزه کردن. منه الحدیث : لاصیام لمن لایورضه باللیل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).