توریدن

لغت نامه دهخدا

توریدن. [ دَ ] ( مص ) به معنی تولیدن باشد که رمیدن و دور شدن و به یک سو رفتن است. ( برهان ). به معنی رمیدن و دور شدن بود و تولیدن نیز گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). تولیدن و گریختن و رمیدن و دور شدن و به یک سو رفتن. ( ناظم الاطباء ). || شرمنده شدن در حضور خصم. ( برهان ). بسیار شرمنده شدن. ( ناظم الاطباء ). شرمنده شدن و شکسته شدن به حضور خصم. ( آنندراج ). || پرسیدن و تفحص کردن و جاسوسی کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) ۱ - شرمنده گردیدن . ۲ - رمیدن .

فرهنگ عمید

۱. شرمنده شدن.
۲. رمیدن، دور شدن و به یک سو رفتن.

پیشنهاد کاربران

تور در مازنی، به چمِ دیوانه است که به احتمالِ زیاد، همین واژه است.

بپرس