توریث

لغت نامه دهخدا

توریث. [ ت َ ] ( ع مص ) میراث دادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). وارث گردانیدن و شریک ورثه کسی نمودن دیگری را. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آتش جنبانیدن تا شعله زند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). افروختن آتش. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(تُ ) [ ع . ] (مص م . ) ارث گذاشتن .

فرهنگ عمید

۱. ارث دادن، ارث رسانیدن، میراث گذاشتن.
۲. وارث گردانیدن، کسی را شریک ورثه ساختن.

پیشنهاد کاربران

بپرس