تورفتگی

/turaftegi/

معنی انگلیسی:
depression, indentation, notch, dent

فرهنگ عمید

۱. فرورفتگی.
۲. گودی موجود در جسمی، که بر اثر ضربه یا فشار پیدا شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{denting} [خوردگی] تغییرات فیزیکی یک فلز یا آلیاژ در نتیجۀ تماس با محصولات خوردگی یا براثر فشار یا تنش حاصل از آنها
{depression} [مهندسی بسپار- تایر] نقطه ای بسیار مقاوم در تایر که در هنگام باد کردن تایر، به اندازۀ نقاط دیگر بالا نمی آید و تو می ماند

مترادف ها

depression (اسم)
تنزل، پریشانی، فرو رفتگی، افسردگی، تو رفتگی، رکود، کسادی، گود شدگی

recess (اسم)
کنار، تعطیل موقتی، گوشه، تنفس، پس زنی، باز گشت، طاقچه، تو رفتگی، فترت، تو رفتگی در دیوار، عقب نشینی، دوره فترت

dent (اسم)
گودی، دندانه، تو رفتگی، جای ضربت، دندانه کردن

indent (اسم)
تو رفتگی، دندانه گذاری

dint (اسم)
ضربت، گودی، تو رفتگی، زور

intromission (اسم)
تصدیق، قبول، ارسال، تو رفتگی، درج

فارسی به عربی

عتلة
طعجة , طلب رسمی , کآبة

پیشنهاد کاربران

بپرس