تورع
مترادف تورع: پارسایی، پرهیزگاری، پرواپیشگی، تقواپیشگی، تدین، تقوا، زهد، ورع ، پارسا بودن، پرهیختن، پرهیز کردن، تقوا پیشه کردن
متضاد تورع: ناپارسایی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پاک دامنی، پارسایی، پرهیزکاری.
پیشنهاد کاربران
تَوَرُع: پارسایی، پرهیزگاری و. .