تورانیان

/turAniyAn/

لغت نامه دهخدا

تورانیان. ( اِخ ) کلیه مردم اورال آلتائی که در آسیای مرکزی و شمالی و در شمال کشور ایران سکونت دارند و اقوام هن و مجار و ترک از این قومند. ( از لاروس ). مردم توران زمین. ساکنان سرزمین توران. مرحوم بهار در سبک شناسی آرد:... یکی تورانیان ؛ یعنی فرزندان تور، پسر فریدون که محل سکونت آنها به قول خداینامه و شاهنامه مشرق ایران و ماوراءالنهر بوده است. این دسته مطابق تحقیقات علمی ، طوایفی بوده اند آریائی نژادو از تیره «سکا» که زبان و آداب آنان ایرانی بوده است و تنها در کیش و تربیت اجتماعی با ایرانیان غربی و شمالی و جنوبی فرق داشته اند. مذهب آنان غالباً پرستیدن عناصر آفتاب و یا بت پرستی بوده است و گروهی شمنی مذهب ، که آن نیز شعبه ای از بت پرستی است و از بودائی مأخوذ است بوده اند. شغل آنان چوپانی و صحراگردی وکارشان تاخت و تاز و حمله بر ممالک همسایه برای یافتن چراگاه بوده است. این مردم دیرگاه در ترکستان شرقی با اقوام زردپوست همجوار، و مشغول جنگ و پیکار بودند و در عهد ساسانیان و خاصه انوشیروان با طوایفی ازترکان آلتائی آمیزش یافتند. مردم ماوراءالنهر تا حدود تبت همه از این جنس بوده و همواره در برابر فشار طوایف آلتائی و ساکنان مغولستان و تبت مقاومت می کردند و گاه بگاه نیز به ایرانیان و بنی اعمام خود فشار آورده و جنگهای خونین و درازی براه می انداختند که از آن جمله حروب سلم و تور و ایرج و حرب افراسیاب و کیخسرو و حروب ارجاسپ و گشتاسب است و... با ساسانیان هم بنام هون سفید و هپتال در زد و خورد بودند... ( ذیل سبک شناسی ج 2 ص 244 ). رجوع به مزدیسنا و تاریخ ایران باستان ج 1 ص 218 و فرهنگ ایران باستان ص 238، 241،251 و 304 و احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 1272 شود.

فرهنگ فارسی

کلیه مردم اورال آلتائی که در آسیای مرکزی و شمالی و در شمال کشور ایران سکونت دارند و اقوام هن و مجاور و ترک از این قومند .

پیشنهاد کاربران

در زبان طبری غرب مازندران به افراد دیوانه تور گویند.
معنی تورانیان؛ وحشی است و تیزرو. بیابان گرد، رام نشده. در باستان شاخه ای از ایرانیان بوده که آفریدون پادشاهی آن را به فرزندش تور داده چنان که در شاه نامه آمده. . . . نام های ایرانی داشته اند و به چشم داشت
...
[مشاهده متن کامل]
تخت عاج ایرج ، وی را سر همی بریدند و آغازی شد بر نبردهای بی پایان ایران و توران . نیز با کشتن سیاووش ، تخم کین در دل ایرانیان کاشتند . در بختیاری واژه تور به معنای رام نشده و درنده آمده. چندان که اسب چموش را تور گویند و توله گرگ را نیز. ( شهریار بابادی نیاکان )

مفرد تورانیان
معنی ( ( تور ، با تلفظ تُر = عنان واختیار ازدست داده، وحشی شده ، مست ودیوانه وار در حال تُر خوردن وغلتیدن بر زمین، ازشدت شوکهای عصبی بهم ریخته و ازشدت خشم وغضب به ناتوانی در اتخاذ هرگونه تصمیم رسیده و دست به رفتارها وحرکات عجیب وغریب زده، به زبان امروزی از توصیف شرایط
...
[مشاهده متن کامل]

روزگار به شرایط بد روزگار ابراز خشم هنجارشکنانه داشتن. بنابراین تورانیان به زبان امروزی یعنی بیگانگان ورقبای سرسخت ایرانیان.

بپرس