تودیع کردن. [ ت َ تُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) وداع کردن. بدرود کردن یکدیگر را : ای کف و دست و ساعدو بازو همه تودیع یکدگر بکنید.
سعدی ( گلستان ).
رجوع به تودیع شود.
فرهنگ فارسی
وداع کردن ٠ بدرود کردن یکدیگر را
مترادف ها
farewell(فعل)
تودیع کردن
فارسی به عربی
وداع
پیشنهاد کاربران
تودیع خسارت احتمالی در آیین دادرسی مدنی یعنی خواهان تامین خواسته وجه نقدی را به عنوان امانت در صندوق دادگستری بپردازد تا اگر از این توقف اموال ناشی از اجرای تامین خواسته به خوانده خسارتی وارد شود از محل این امانت پرداخت شود و در غیر این صورت به خواهان مسترد می شود