توده شدن


معنی انگلیسی:
accumulate, clump, dump, heap, mass, pile

مترادف ها

drift (اسم)
جسم شناور، راندگی، توده باد اورده، برف باداورده، جریان اهسته، توده شدن، یخ رفت

پیشنهاد کاربران

بپرس