تودماغی


مترادف تودماغی: خیشومی، غنه ای

معنی انگلیسی:
nasal, pronunciation, [adj.] nasal, [adv.] nasally, with a twang

لغت نامه دهخدا

تودماغی. [ دَ] ( ص نسبی ) صدائی که بخشی از آن از بینی برآید. خیشومی. ( فرهنگ فارسی معین ): با صدائی تودماغی گفت...

فرهنگ فارسی

( صفت ) صدایی که بخشی از آن از بینی بر آیدخیشومی:(( باصدایی تو دماغی گفت . ) ) یا تو دماغی صحبت کردن.سخن گفت تو دماغی .

پیشنهاد کاربران

تو دماغی: [عامیانه، اصطلاح] صدایی که بخشی از آن از بینی برآید.

بپرس