توخته کردن

لغت نامه دهخدا

توخته کردن. [ تو ت َ / ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جمع کردن. فراهم کردن :
از چشم باز توخته کن لقمه های بوم
وز ران شیر ساخته کن طعمه شغال.
مجد همگر.
رجوع به توختن و توخته و دیگر ترکیبهای آن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس