[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است
نظر عارفان درباره توحید مبتنی بر نظریه وحدت وجود و نظریه تجلی و ظهور نزد ایشان است . مراد از توحید به رغم اختلاف در تعابیر و نحوه تفصیل مراتب آن ، عبارت است از نفی وجودهای اعتباری و مقید و کثیر و اثبات وجود حقیقی و مطلق و یگانه حق تعالی از حیث ذات و صفات و افعال .
در عین حال باید توجه کرد که نزد عارفان ، نفی وجود غیرخدا به معنای نفی خلق نیست بلکه مراد این است که با مشاهده وجود حقیقی، از صور جمیع موجودات و تعیّنات و کثرات آنها، به عنوان موجودات حقیقی مستقل و قائم به خود، قطع نظر شود زیرا وجود موجودات اعتباری است ؛ آنها مظاهر حق اند و به وجود حق موجود و بدون او معدوم اند و وجود حقیقی فقط حق تعالی است .
از این رو گفته اند توحید یکی شدن دو چیز، یا دو وجود را وجود واحد کردن است و آن دو چیز حق و خلق یا به تعبیر دیگر واجب و ممکن اند. توحید حقیقی، مشاهده حق با خلق و مشاهده خلق با حق است چنانکه نه حق حجاب خلق شود و نه خلق حجاب حق گردد. به گفته ابن عربی در الفتوحات المکیه آنچه حق تعالی بر موحد واجب و ضروری میداند این است که خدا را از حیث هویتش یگانه بداند و نیز بداند که اگرچه مظاهر متعدد و کثیرند، ظاهر (=حق تعالی) تعدد ندارد و یگانه است .
عارفان با نظر به احوال و مقامات و مراتب سیر و سلوک ، توحید را مقصد اقصا و مطلب اعلا دانسته و تمام مقامات و احوال را، راهها و اسباب و مقدمات رسیدن به توحید نامیده اند. خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین (ص 135ـ139)، در باب دهم از ابواب ده گانه قسمِ نهایات که قسم آخر مقامات است ، به بیان توحید پرداخته است .
بدین ترتیب وی توحید را آخرین مقام در سیر الیاللّه میداند که سالک با طی مقامات پیشین بدان نایل میگردد. همچنین به بیان برخی دیگر،، توحید اصل در سلوک است و علم معامله (علم احکام شرعی که خلق برای نیل به ثواب و پاداش بدان دست می یازند، در برابر علم مکاشفه ؛ جز با تحقق آن تمام نمی گردد.
ابن عربی و برخی از شارحان وی، توحید را همان صراط مستقیم دانسته اند که سالک هدایت به آن را از خداوند می طلبد، زیرا توحید طریق سلیم به سوی خدا و راه مستقیم خالی از انحراف و کجی به سوی خشنودی اوست . سید حیدر آملی گفته است که کل وجود بر توحید واقع و مشتمل بر مراتب آن است .
تمام موجودات بر فطرت توحیدند و توحید، غایت خلقت ایشان است . حصول دین و کمال به حسب ظاهر و باطن موقوف و منوط به توحید حقیقی است و هدف بعثت انبیا و اولیا علیهم السلام ، اظهار آن و دعوت خلق به آن است .
نظر عارفان درباره توحید مبتنی بر نظریه وحدت وجود و نظریه تجلی و ظهور نزد ایشان است . مراد از توحید به رغم اختلاف در تعابیر و نحوه تفصیل مراتب آن ، عبارت است از نفی وجودهای اعتباری و مقید و کثیر و اثبات وجود حقیقی و مطلق و یگانه حق تعالی از حیث ذات و صفات و افعال .
در عین حال باید توجه کرد که نزد عارفان ، نفی وجود غیرخدا به معنای نفی خلق نیست بلکه مراد این است که با مشاهده وجود حقیقی، از صور جمیع موجودات و تعیّنات و کثرات آنها، به عنوان موجودات حقیقی مستقل و قائم به خود، قطع نظر شود زیرا وجود موجودات اعتباری است ؛ آنها مظاهر حق اند و به وجود حق موجود و بدون او معدوم اند و وجود حقیقی فقط حق تعالی است .
از این رو گفته اند توحید یکی شدن دو چیز، یا دو وجود را وجود واحد کردن است و آن دو چیز حق و خلق یا به تعبیر دیگر واجب و ممکن اند. توحید حقیقی، مشاهده حق با خلق و مشاهده خلق با حق است چنانکه نه حق حجاب خلق شود و نه خلق حجاب حق گردد. به گفته ابن عربی در الفتوحات المکیه آنچه حق تعالی بر موحد واجب و ضروری میداند این است که خدا را از حیث هویتش یگانه بداند و نیز بداند که اگرچه مظاهر متعدد و کثیرند، ظاهر (=حق تعالی) تعدد ندارد و یگانه است .
عارفان با نظر به احوال و مقامات و مراتب سیر و سلوک ، توحید را مقصد اقصا و مطلب اعلا دانسته و تمام مقامات و احوال را، راهها و اسباب و مقدمات رسیدن به توحید نامیده اند. خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین (ص 135ـ139)، در باب دهم از ابواب ده گانه قسمِ نهایات که قسم آخر مقامات است ، به بیان توحید پرداخته است .
بدین ترتیب وی توحید را آخرین مقام در سیر الیاللّه میداند که سالک با طی مقامات پیشین بدان نایل میگردد. همچنین به بیان برخی دیگر،، توحید اصل در سلوک است و علم معامله (علم احکام شرعی که خلق برای نیل به ثواب و پاداش بدان دست می یازند، در برابر علم مکاشفه ؛ جز با تحقق آن تمام نمی گردد.
ابن عربی و برخی از شارحان وی، توحید را همان صراط مستقیم دانسته اند که سالک هدایت به آن را از خداوند می طلبد، زیرا توحید طریق سلیم به سوی خدا و راه مستقیم خالی از انحراف و کجی به سوی خشنودی اوست . سید حیدر آملی گفته است که کل وجود بر توحید واقع و مشتمل بر مراتب آن است .
تمام موجودات بر فطرت توحیدند و توحید، غایت خلقت ایشان است . حصول دین و کمال به حسب ظاهر و باطن موقوف و منوط به توحید حقیقی است و هدف بعثت انبیا و اولیا علیهم السلام ، اظهار آن و دعوت خلق به آن است .
wikiahlb: توحید_در_عرفان