توتکی. [ تو ت َ ] ( اِ ) درمی بوده است از پیش چون کژکی و فنجی.( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 527 ). یک قسم درمی که در قدیم رایج بوده و توبکی نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). قسمی زر مسکوک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : به ابر رحمت ماند همیشه کف امیر چگونه ابرکجا توتکیش باران است.
عماره.
رجوع به توبکی شود.
فرهنگ عمید
۱. گنجینه، مخزن. ۲. خزانه. ۳. در دورۀ سامانیان، واحد شمارش پول، درم: به ابر رحمت ماند همیشه کفّ امیر / چگونه ابر کجا توتکیش باران است (عماره: شاعران بی دیوان: ۳۵۳ ).