توبیخ کردن
مترادف توبیخ کردن: نکوهیدن، سرزنش کردن، ملامت کردن، تنبیه کردن، مجازات کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
نرده کشیدن، توبیخ کردن
زخم زبان زدن، سرزنش کردن، ملامت کردن، عتاب کردن، توبیخ کردن، سرکوفت دادن
سرزنش کردن، عیب جویی کردن، ناسزا گفتن، توبیخ کردن، بد گفتن
سرزنش کردن، توبیخ کردن
تعیین کردن، توبیخ کردن، شمردن و کنار گذاردن، مردود شمردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید