توبان

لغت نامه دهخدا

توبان. ( اِ ) شلواری بود تنگ ، کشتی گیران دارند. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 367 ). تنبان چرمی که کشتی گیران پوشند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). شلواری است از پوست که کشتی گیران پوشند. ( اوبهی ).شلواری تنگ که کشتی گیران دارند و به تازی تبان گویند. ( صحاح الفرس ). || تنبان. ( شرفنامه منیری ). شلوار. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
یارم خبر آورد که یکی توبان کرده ست
مر خفتن شب را ز دبیقی نکو و پاک.
منجیک ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 367 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شلوار . ۲- تنکه . ۳ - شلوار کوتاه کشتی گیران .

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - شلوار. ۲ - تُنِکِه ، شلوار کوتاه که کشتی گیران هنگام کشتی پوشند.

فرهنگ عمید

۱. تنبان.
۲. تنکه.
۳. شلوار کوتاه که کشتی گیران هنگام ورزش می پوشند.

پیشنهاد کاربران

بپرس