توانش زبانی
زبان و ادب'>{linguistic competence} [زبان شناسی] دانش زبانی گویشور یک زبان
متـ . توانش دستوری grammatical competence
توانش competence
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
توانش زبانی ( انگلیسی: Linguistic competence ) ، دانش ناخودآگاه سخن گویان یک زبان دربارهٔ آواها، معانی و نحو آن است.
زبان شناسان به توصیف دانش زبانی سخنگویان زبان علاقمندند. دانشی که سخنگویان را قادر می سازد تا کلیهٔ گفته های واقعی ممکن در زبان خود را تولید و درک کنند.
زبان یک پدیدهٔ ذهنی است پیکره ای از دانش مربوط به آواها، معانی و نحو که در ذهن جای دارد.
مطابق دیدگاه نوآم چامسکی بخش اصلی دانش زبانی ما به لحاظ ژنتیکی معین شده است، بنابراین قوه زبان ذاتی بوده و این دانش ناآگاهانه یا ضمنی ( tacit ) در بنیان توانایی ما برای سخن گفتن نهفته است.
به باور او کاربرد زبان ناشی از نوعی دانش ضمنی است که کاربر عادی زبان برخلاف زبان شناس نه به آن دسترسی آگاهانه دارد و نه قادر است در صورت لزوم آن را برای دیگری بیان کند. [ ۱]
دانش زبانی همیشه توسط کاربرد زبان دقیقاً منعکس نمی شود. بدین علت است که زبان شناسان ترجیح می دهند که بین «توانش» و «کنش» تمایز قائل شوند.
توانش زبان دانش ناخودآگاه سخنگویان یک زبان دربارهٔ آواها، معانی و نحو آن است.
کنش زبانی رفتار زبانی واقعی است؛ یعنی، کاربرد زبان در زندگی روزمره.
ایجاد تمایز بین توانش و کنش مهم است؛ زیرا حاکی از تفاوت عمده ای است که بین برداشت زبانشناس از مطالعهٔ زبان و برداشت دانشمندان تعلیم و تربیت، روان شناسی، جامعه شناسی، تدریس زبان خارجی و رشته های مشابه از زبان وجود دارد.
زبان شناس در درجهٔ اول علاقه به توانش زبانی دارد؛ یعنی، پیکره ای از دانش که کنش زبانی را تحقق می بخشد. دانشمندان سایر رشته ها معمولاً به کنش زبانی توجه دارند؛ یعنی، به کاربرد زبان.
هر موردی از کنش زبانی طبعاً مستلزم داشتن دانش زبانی از سوی گوینده یا شنونده است. اما کنش زبانی عوامل غیر زبانی را نیز در بر می گیرد. میزان تندرستی شخص، حالت عاطفی، حافظه و حوزهٔ توجه وی، موضوع و بافت موقعیتی، اینها همه عواملی هستند که به همراه بسیاری از عوامل دیگر استفادهٔ شخص از زبان را تحت الشعاع قرار می دهند.
ازاین رو مطالعهٔ کنش زبان بی اندازه پیچیده می نماید. پیش از اینکه پژوهش گر بتواند نوع کاربرد را توجیه نماید، باید حقایق بسیار گوناگونی را روشن سازد.
زبان شناس امیدوار است که با جداسازی «توانش زبانی» از سایر عوامل مؤثر در کنش، بتواند شالودهٔ اصلی کنش را بدون دخالت دادن عوامل خارجی مؤثر در کاربرد زبانی توجیه کند. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفزبان شناسان به توصیف دانش زبانی سخنگویان زبان علاقمندند. دانشی که سخنگویان را قادر می سازد تا کلیهٔ گفته های واقعی ممکن در زبان خود را تولید و درک کنند.
زبان یک پدیدهٔ ذهنی است پیکره ای از دانش مربوط به آواها، معانی و نحو که در ذهن جای دارد.
مطابق دیدگاه نوآم چامسکی بخش اصلی دانش زبانی ما به لحاظ ژنتیکی معین شده است، بنابراین قوه زبان ذاتی بوده و این دانش ناآگاهانه یا ضمنی ( tacit ) در بنیان توانایی ما برای سخن گفتن نهفته است.
به باور او کاربرد زبان ناشی از نوعی دانش ضمنی است که کاربر عادی زبان برخلاف زبان شناس نه به آن دسترسی آگاهانه دارد و نه قادر است در صورت لزوم آن را برای دیگری بیان کند. [ ۱]
دانش زبانی همیشه توسط کاربرد زبان دقیقاً منعکس نمی شود. بدین علت است که زبان شناسان ترجیح می دهند که بین «توانش» و «کنش» تمایز قائل شوند.
توانش زبان دانش ناخودآگاه سخنگویان یک زبان دربارهٔ آواها، معانی و نحو آن است.
کنش زبانی رفتار زبانی واقعی است؛ یعنی، کاربرد زبان در زندگی روزمره.
ایجاد تمایز بین توانش و کنش مهم است؛ زیرا حاکی از تفاوت عمده ای است که بین برداشت زبانشناس از مطالعهٔ زبان و برداشت دانشمندان تعلیم و تربیت، روان شناسی، جامعه شناسی، تدریس زبان خارجی و رشته های مشابه از زبان وجود دارد.
زبان شناس در درجهٔ اول علاقه به توانش زبانی دارد؛ یعنی، پیکره ای از دانش که کنش زبانی را تحقق می بخشد. دانشمندان سایر رشته ها معمولاً به کنش زبانی توجه دارند؛ یعنی، به کاربرد زبان.
هر موردی از کنش زبانی طبعاً مستلزم داشتن دانش زبانی از سوی گوینده یا شنونده است. اما کنش زبانی عوامل غیر زبانی را نیز در بر می گیرد. میزان تندرستی شخص، حالت عاطفی، حافظه و حوزهٔ توجه وی، موضوع و بافت موقعیتی، اینها همه عواملی هستند که به همراه بسیاری از عوامل دیگر استفادهٔ شخص از زبان را تحت الشعاع قرار می دهند.
ازاین رو مطالعهٔ کنش زبان بی اندازه پیچیده می نماید. پیش از اینکه پژوهش گر بتواند نوع کاربرد را توجیه نماید، باید حقایق بسیار گوناگونی را روشن سازد.
زبان شناس امیدوار است که با جداسازی «توانش زبانی» از سایر عوامل مؤثر در کنش، بتواند شالودهٔ اصلی کنش را بدون دخالت دادن عوامل خارجی مؤثر در کاربرد زبانی توجیه کند. [ ۲]
wiki: توانش زبانی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید