توانست. [ ت ُ / ت َ ن َ / ن ِ ] ( مص مرخم ، اِمص ) مصدر مرخم توانستن. توانائی. توان. اسم از توانستن. اسم مصدر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : تا توانستم ندانستم چه بود چونکه دانستم توانستم نبود.
عطار ( از یادداشت ایضاً ).
رجوع به توانستن شود.
فرهنگ فارسی
مصدر مرخم توانستن ٠ توانائی
پیشنهاد کاربران
چونکه توانست از توان میاد و توان به معنای نیرو، قدرت هست و با اضافه شدن ت به آخر توان اون رو فعل گذشته کرده میتونم بگیم که قدرت داشت و کرد اون ( کرد ) بالا فعل کلمه ای است که ما معنی اونو می خوایم مثال:قدرت داشت و انجام کرد