توانایی داشتن

واژه نامه بختیاریکا

بَهرِخو بیدِن؛ ور گِریدِن؛ ز برا وُرَوُدِن

مترادف ها

can (فعل)
قادر بودن، قدرت داشتن، امکان داشتن، در قوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، توانایی داشتن

may (فعل)
قادر بودن، امکان داشتن، توانایی داشتن، میتوان، ایکاش

فارسی به عربی

قد

پیشنهاد کاربران

بپرس