توافر

لغت نامه دهخدا

توافر. [ ت َ ف ُ ] ( ع مص ) بسیار شدن. ( دهار ) ( آنندراج ). بسیار شدن مال و متاع. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اتّفار شود.

فرهنگ فارسی

فراوان شدن، بسیارشدن، فراوان وسعت
۱ - ( مصدر ) فراوان شدن بسیار شدن . ۲ - ( اسم ) فراوانی وسعت . جمع : توافرات .

فرهنگ معین

(تَ فُ ) [ ع . ] (مص ل . ) بسیار شدن .

فرهنگ عمید

۱. فراوان شدن، بسیار شدن چیزی.
۲. فراوانی و وسعت.

پیشنهاد کاربران

بپرس