تو در تو
/tudartu/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- تودرتو کردن ؛ به قصد فریب ، مخلوط و درهم کردن چنانکه حسابی را: تودرتو کردن حسابی ؛ به قصد نفع نامشروع حسابها را درهم و پیچیده کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به تو شود.
فرهنگ فارسی
توئی درون توئی ٠ با توهای بسیار ٠ یا که به یکدیگر در و راه دارد ٠
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
غامض، مبهم، بغرنج، پیچ دار، تودرتو
تودرتو، اشیانهای
پیشنهاد کاربران
لا به لا . . . . . .