فرهنگ فارسی
مترادف ها
برانگیختن، تحریک کردن، اشوبناک کردن، تهییج کردن، براشفتن، القاء کردن
برانگیختن، تحریک کردن، انگیختن، تهییج کردن
تحریک کردن، خشمگین کردن، تهییج کردن، بخور دادن به
ترش شدن، تهییج کردن، ور امدن، مخمرشدن، برانگیزاندن
تحریک کردن، انگیختن، تهییج کردن
برانگیختن، تهییج کردن، تیز کردن
شجاع شدن، تهییج کردن، پیشرفت کردن، روحیه کسی را درک کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادِ واژه :
برابرپارسیِ واژه یِ " تحریک، تهییج، به پیش واداشتگی " واژگانِ
1 - فراگیزِش ( از " فراگیختن/فراگیز - به همراهِ پسوندِ " ِش" ) ،
2 - فراگامِش ( از فراگامیدن/فراگام - به همراهِ پسوندِ " ِش" ) برابر با " excite " ،
... [مشاهده متن کامل]
هستند.
برابرِ پارسیِ " تحریک کردن، تهییج کردن" نیز واژگانِ " فراگیختن، فراگامیدن" هستند.
نکته :فرگامیدن" در زبانِ پارسیِ میانه تورفانی آمده است.
هستند. پیشوندِ " فرا " عملگری برایِ نشان دادنِ " پیش، به پیش " است. در واژه یِ " excite " ، پیشوندِ " ex" عملگر " به بیرون" .
. . . . .
پَسگشت :
رویبرگهای 161 و 162 از بخش " Exkurs " - فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ کهن ( کریستین بارتولومه )

برابرپارسیِ واژه یِ " تحریک، تهییج، به پیش واداشتگی " واژگانِ
1 - فراگیزِش ( از " فراگیختن/فراگیز - به همراهِ پسوندِ " ِش" ) ،
2 - فراگامِش ( از فراگامیدن/فراگام - به همراهِ پسوندِ " ِش" ) برابر با " excite " ،
... [مشاهده متن کامل]
هستند.
برابرِ پارسیِ " تحریک کردن، تهییج کردن" نیز واژگانِ " فراگیختن، فراگامیدن" هستند.
نکته :فرگامیدن" در زبانِ پارسیِ میانه تورفانی آمده است.
هستند. پیشوندِ " فرا " عملگری برایِ نشان دادنِ " پیش، به پیش " است. در واژه یِ " excite " ، پیشوندِ " ex" عملگر " به بیرون" .
. . . . .
پَسگشت :
رویبرگهای 161 و 162 از بخش " Exkurs " - فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ کهن ( کریستین بارتولومه )
