تهیب. [ ت َ هََ ی ْ ی ُ ] ( ع مص ) ترسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). همدیگر ترسیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ترسانیدن. ( از اقرب الموارد ): تهیبنی زید؛ ای اخافنی. ( اقرب الموارد ). || شکوه داشتن. ( زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( تاج المصادر بیهقی ).