تهمه
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
تُهْمَةٌ
المعنى: جذ. : ( وهـم ) | ( اِسْمٌ مِنَ الاتِّهَامِ ) . "أُلْصِقَتْ بِهِ تُهْمَةٌ هُوَ بَرئٌ مِنْهَا": مَا یُتَّهَمُ بِهِ الْمَرْءُ مِنْ فِعْلٍ إلَى أنْ یَثْبُتَ اتَّهَامُهُ أوْ بَرَاءتُهُ.
... [مشاهده متن کامل]
تهمه در واقع همان تهمت و اتهام است که بعضا افرادبه موجب گناهی و یا خطایی در معرض آن قرار میگیرندو معمولا دادگاه به آن رسیدگی می کند که یا اتهام آنها اثبات و یا تبرئه و بی گناه شناخته می شوند.
المعنى: جذ. : ( وهـم ) | ( اِسْمٌ مِنَ الاتِّهَامِ ) . "أُلْصِقَتْ بِهِ تُهْمَةٌ هُوَ بَرئٌ مِنْهَا": مَا یُتَّهَمُ بِهِ الْمَرْءُ مِنْ فِعْلٍ إلَى أنْ یَثْبُتَ اتَّهَامُهُ أوْ بَرَاءتُهُ.
... [مشاهده متن کامل]
تهمه در واقع همان تهمت و اتهام است که بعضا افرادبه موجب گناهی و یا خطایی در معرض آن قرار میگیرندو معمولا دادگاه به آن رسیدگی می کند که یا اتهام آنها اثبات و یا تبرئه و بی گناه شناخته می شوند.