عاقبت چون ز کینه شد سرمست
تهمتی از دروغ بر من بست.
نظامی.
کار زلف تست مشک افشانی عالم ، ولی مصلحت را تهمتی بر نافه چین بسته اند.
حافظ.
فسرده دل ما بود زیب ساغر مابه هرزه تهمت می بر سفال خود بستم.
طالب آملی ( از آنندراج ).
ای تهمت چین بسته به زلف شب اندوه یکبار ببین جبهه صبح طرب ما.
طالب آملی ( از آنندراج ).
نخواهم رفت از کویت غلام حلقه درگوشم چرا می بندی از زنجیر این تهمت به پای من.
عبدالغنی قبول ( از آنندراج ).
رجوع به تهمت و دیگر ترکیبهای آن شود.