تهذیب کردن

لغت نامه دهخدا

تهذیب کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پیراستن و پاکیزه کردن. || اصلاح کردن عیب ، شعر یا نثر را. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تهذیب شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - پیراستن پاکیزه کردن . ۲ - اصلاح کردن عیب ( شعر یا نثر را ) .

مترادف ها

refine (فعل)
تصفیه کردن، تصحیح کردن، تهذیب کردن، پالودن، خالص کردن، پالاییدن

edify (فعل)
تقویت کردن، تقدیس کردن، تهذیب کردن، اخلاق اموختن

regenerate (فعل)
احیاء کردن، تهذیب کردن، باز زادن، باز زاییدن، دوباره خلق شدن یا کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس