[ویکی فقه] تهدید اشراف (قرآن). اشراف صدر اسلام به عذاب الهی، از سوی خداوند تهدید شدند.
وعجبوا ان جاءهم منذر منهم وقال الکـفرون هـذا سـحر کذاب(آنها تعجب کردند که پیامبر بیم دهنده ای از میان آنان به سویشان آمده؛ و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویی است!) وانطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد(سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند: «بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزی است که خواسته اند (شما را گمراه کنند)!) اءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فی شک من ذکری بل لما یذوقوا عذاب.(آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده؟!» آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند، بلکه آنان هنوز عذاب الهی را نچشیده اند (که این چنین گستاخانه سخن می گویند)!)
← تفسیر آیه فوق
مناع للخیر معتد اثیم(و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است؛)عتل بعد ذلک زنیم(علاوه بر اینها کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است!)ان کان ذا مال وبنین(مبادا بخاطر اینکه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پیروی کنی)!) سنسمه علی الخرطوم.((ولی) ما بزودی بر بینی او علامت و داغ ننگ می نهیم!) این تعبیری است گویا و رسا بر نهایت ذلیل ساختن آنها، زیرا" اولا" تعبیر به" خرطوم" بینی که تنها در مورد خوک و فیل گفته می شود تحقیر روشنی برای آنها است، و" ثانیا" بینی در لغت عرب معمولا کنایه از بزرگی و عزت است همانگونه که در فارسی نیز وقتی می گوئیم بینی او را به خاک بمالید دلیل بر این است که عزت او را بر باد دهید" ثالثا" علامت گذاردن مخصوص حیوانات است، حتی در حیوانات در صورت آنها مخصوصا بر بینی آنها علامت گذاری نمی شود، و در اسلام نیز این کار نهی شده است، همه اینها با بیانی رسا می گوید: خداوند اینچنین افراد طغیانگر خودخواه متجاوز سرکش را چنان ذلیل می کند و کوس رسوایی آنها را در همه جا به صدا درمی آورد که عبرت همگان گردند. و تاریخ اسلام نیز گواه بر این معنی است که این دسته از مخالفان لجوج با پیشرفت اسلام چنان خوار و ذلیل شدند که نظیر و مانند نداشت، و رسوایی در آخرت از آن هم بیشتر است. بعضی از مفسران گفته اند که بیشتر آیات این سوره ناظر به" ولید بن مغیره" یکی از سران معروف شرک می باشد، ولی مسلما این معنی مانع از عمومیت مفهوم آیات و گستردگی و شمول تعبیرات آن نیست. واصبر علی ما یقولون واهجرهم هجرا جمیلا(و در برابر آنچه (دشمنان) می گویند شکیبا باش و بطرزی شایسته از آنان دوری گزین!)وذرنی والمکذبین اولی النعمة ومهلهم قلیلا(و مرا با تکذیب کنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمی مهلت ده،)ان لدینا انکالا وجحیمـا.(که نزد ما غل و زنجیرها و (آتش) دوزخ است،)
عاقبت ولید
ذرنی ومن خلقت وحیدا(مرا با کسی که او را خود به تنهایی آفریده ام واگذار!)وجعلت له مالا ممدودا(همان کسی که برای او مال گسترده ای قرار دادم،)وبنین شهودا(و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند،)ومهدت له تمهیدا(و وسایل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم!)ثم یطمع ان ازید(باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم!) سارهقه صعودا.(و بزودی او را مجبور می کنم که از قلّه زندگی بالا رود (سپس او را به زیر می افکنم)!) " سارهقه" از ماده" ارهاق" در اصل به معنی" پوشاندن چیزی با عنف" است و به معنی تحمیل کارهای سخت، و مبتلا ساختن به انواع عذاب نیز آمده. " صعود" (بر وزن کبود) به معنی مکانی است که از آن بالا می روند و" صعود" (بر وزن قعود) به معنی" بالا رفتن" است. و از آنجا که بالا رفتن از قله های مرتفع کار بسیار شاق و مشکل است این تعبیر در مورد هر کار مشکل و پرزحمت به کار می رود، و لذا بعضی آن را به عذاب الهی تفسیر کرده اند، و بعضی گفته اند" صعود" کوهی است در جهنم از آتش که او را مجبور می کنند از آن بالا رود، یا اینکه کوهی است صعب العبور و با شیب تند و زیاد که وقتی از آن بالا می رود سقوط می کند. و به زیر می افتد، و این موضوع پیوسته تکرار می شود. این احتمال نیز وجود دارد که آیه اشاره به عذاب دنیوی" ولید" در این جهان باشد، زیرا همانطور که در تاریخ آمده است او بعد از رسیدن به اوج قله پیروزی در زندگی فردی و اجتماعی چنان سقوط کرد که تا آخر عمر مرتبا اموال و فرزندان خود را از دست می داد و بیچاره شد. ویل لکل همزة لمزة(وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای!)الذی جمع مالا وعدده(همان کس که مال فراوانی جمع آوری و شماره کرده (بی آنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!)یحسب ان ماله اخلده.(او گمان می کند که اموالش او را جاودانه می سازد!)
وعجبوا ان جاءهم منذر منهم وقال الکـفرون هـذا سـحر کذاب(آنها تعجب کردند که پیامبر بیم دهنده ای از میان آنان به سویشان آمده؛ و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویی است!) وانطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد(سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند: «بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزی است که خواسته اند (شما را گمراه کنند)!) اءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فی شک من ذکری بل لما یذوقوا عذاب.(آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده؟!» آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند، بلکه آنان هنوز عذاب الهی را نچشیده اند (که این چنین گستاخانه سخن می گویند)!)
← تفسیر آیه فوق
مناع للخیر معتد اثیم(و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است؛)عتل بعد ذلک زنیم(علاوه بر اینها کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است!)ان کان ذا مال وبنین(مبادا بخاطر اینکه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پیروی کنی)!) سنسمه علی الخرطوم.((ولی) ما بزودی بر بینی او علامت و داغ ننگ می نهیم!) این تعبیری است گویا و رسا بر نهایت ذلیل ساختن آنها، زیرا" اولا" تعبیر به" خرطوم" بینی که تنها در مورد خوک و فیل گفته می شود تحقیر روشنی برای آنها است، و" ثانیا" بینی در لغت عرب معمولا کنایه از بزرگی و عزت است همانگونه که در فارسی نیز وقتی می گوئیم بینی او را به خاک بمالید دلیل بر این است که عزت او را بر باد دهید" ثالثا" علامت گذاردن مخصوص حیوانات است، حتی در حیوانات در صورت آنها مخصوصا بر بینی آنها علامت گذاری نمی شود، و در اسلام نیز این کار نهی شده است، همه اینها با بیانی رسا می گوید: خداوند اینچنین افراد طغیانگر خودخواه متجاوز سرکش را چنان ذلیل می کند و کوس رسوایی آنها را در همه جا به صدا درمی آورد که عبرت همگان گردند. و تاریخ اسلام نیز گواه بر این معنی است که این دسته از مخالفان لجوج با پیشرفت اسلام چنان خوار و ذلیل شدند که نظیر و مانند نداشت، و رسوایی در آخرت از آن هم بیشتر است. بعضی از مفسران گفته اند که بیشتر آیات این سوره ناظر به" ولید بن مغیره" یکی از سران معروف شرک می باشد، ولی مسلما این معنی مانع از عمومیت مفهوم آیات و گستردگی و شمول تعبیرات آن نیست. واصبر علی ما یقولون واهجرهم هجرا جمیلا(و در برابر آنچه (دشمنان) می گویند شکیبا باش و بطرزی شایسته از آنان دوری گزین!)وذرنی والمکذبین اولی النعمة ومهلهم قلیلا(و مرا با تکذیب کنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمی مهلت ده،)ان لدینا انکالا وجحیمـا.(که نزد ما غل و زنجیرها و (آتش) دوزخ است،)
عاقبت ولید
ذرنی ومن خلقت وحیدا(مرا با کسی که او را خود به تنهایی آفریده ام واگذار!)وجعلت له مالا ممدودا(همان کسی که برای او مال گسترده ای قرار دادم،)وبنین شهودا(و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند،)ومهدت له تمهیدا(و وسایل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم!)ثم یطمع ان ازید(باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم!) سارهقه صعودا.(و بزودی او را مجبور می کنم که از قلّه زندگی بالا رود (سپس او را به زیر می افکنم)!) " سارهقه" از ماده" ارهاق" در اصل به معنی" پوشاندن چیزی با عنف" است و به معنی تحمیل کارهای سخت، و مبتلا ساختن به انواع عذاب نیز آمده. " صعود" (بر وزن کبود) به معنی مکانی است که از آن بالا می روند و" صعود" (بر وزن قعود) به معنی" بالا رفتن" است. و از آنجا که بالا رفتن از قله های مرتفع کار بسیار شاق و مشکل است این تعبیر در مورد هر کار مشکل و پرزحمت به کار می رود، و لذا بعضی آن را به عذاب الهی تفسیر کرده اند، و بعضی گفته اند" صعود" کوهی است در جهنم از آتش که او را مجبور می کنند از آن بالا رود، یا اینکه کوهی است صعب العبور و با شیب تند و زیاد که وقتی از آن بالا می رود سقوط می کند. و به زیر می افتد، و این موضوع پیوسته تکرار می شود. این احتمال نیز وجود دارد که آیه اشاره به عذاب دنیوی" ولید" در این جهان باشد، زیرا همانطور که در تاریخ آمده است او بعد از رسیدن به اوج قله پیروزی در زندگی فردی و اجتماعی چنان سقوط کرد که تا آخر عمر مرتبا اموال و فرزندان خود را از دست می داد و بیچاره شد. ویل لکل همزة لمزة(وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای!)الذی جمع مالا وعدده(همان کس که مال فراوانی جمع آوری و شماره کرده (بی آنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!)یحسب ان ماله اخلده.(او گمان می کند که اموالش او را جاودانه می سازد!)
wikifeqh: تهدید_اشراف_(قرآن)