دولت ز مهتر متهتک جدا سزد
از تو جدا مباد که بس بی تهتکی.
سوزنی.
ما را در کام نهنگ با زورو تهتک انداختی. ( جهانگشای جوینی ).با کبی خویان تهتکها چه کرد
با نبی رویان تنسکها چه کرد.
مولوی.
|| دریده و شکافته گردیدن پرده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).