تهبط
لغت نامه دهخدا
تهبط. [ ت ِ هَِ ب ْ ب ِ ] ( ع اِ ) مرغی است خاکستری رنگ که به دوپای خود آویزد و بانگ کند ببانگی که گویا می گوید: «اءَنا اموت اءَنا اموت ». ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مرغی است چون جوجه ماکیان که از پای ، خود را آویزد وآواز کند. شباهنگ. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). برای تِفِعِّل ْ غیر از این مثالی نیست. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید