تهاویل
لغت نامه دهخدا
- تهاویل الربیع ؛ آنچه از گلهای گوناگون که در بهار روید. یقال : علا الریاض تهویلها. و گویند تهاویل ، پشمهائی است که به شتر آویزند و آن را واحد نیست. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
( مصدر اسم ) جمع : تهویل . ۱ - ترسانیدنیها . ۲ - رنگهای مختلف از سرخ و زرد و سبز زینت تصویرها .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) رنگ های گوناگون از سرخ، سبز، و زرد.
پیشنهاد کاربران
تهاویل ؛ رنگهای گوناگون دیدن مست در مستی. ( منتهی الارب ) .