تهاون
مترادف تهاون: اهمال، سستی، سهل انگاری، غفلت، مسامحه، اهمال کردن، سستی ورزیدن، سهل انگاری کردن، غفلت ورزیدن، خوار شمردن
متضاد تهاون: جدیت
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) کوتاهی کردن کوتاه آمدن آسان گرفتن . ۲ - خوار شمردن خفیف دانستن . ۳ - ( اسم ) سستی سهل انگاری . جمع : تهاونات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آسان گرفتن.
۳. سستی و سهل انگاری.
مترادف ها
رخوت، بی علاقگی، سبات، خواب مرگ، بی حالی، مرگ کاذب، موت کاذب، تهاون
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سبک شمردن. . .