تهام
لغت نامه دهخدا
تهام. [ ت ِ ] ( اِخ ) وادئی است به یمامة. ( منتهی الارب ) ( مراصد الاطلاع ) ( از معجم البلدان ).
تهام. [ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان لفمجان است که در بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع است و 172 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
به معنی تمام و کمال
در زبان لری بختیاری به معنی
تعام. غذا
Taham
تعام. غذا