تهال
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
برای تحلیل واژه ی �تهال� و بررسی ریشه های اوستایی، پهلوی و سانسکریت، لازم است به هر زبان جداگانه نگاه کنیم. اما ابتدا باید مشخص شود که معنی و کاربرد این واژه در متن یا منابع کجاست، زیرا ریشه یابی واژه بدون دانستن مفهوم دقیق آن می تواند گمراه کننده باشد. با این حال، به صورت عمومی می توان گفت:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
1. اوستایی
در اوستایی، تهال معمولاً با شکل spərəza یا sparəzan - ثبت شده است. این واژه در متون اوستایی به معنای اندامی از سیستم گوارشی یا طحال به کار رفته است. واژه شناسان و دستور زبان شناسان اوستایی این شکل را با توجه به ریشه های هندواروپایی مرتبط با اندام های داخلی بررسی کرده اند.
منابع کتابی:
Darmesteter, J. ( 1892 ) . The Zend Avesta, Sacred Books of the East, Vol. 4. Oxford University Press.
West, E. W. ( 1880 ) . An Avesta Grammar. Clarendon Press.
Bartholomae, C. ( 1904 ) . Altiranisches W�rterbuch. Strassburg: Tr�bner.
- - -
2. پهلوی ( فارسی میانه )
در فارسی میانه، معادل اوستایی تهال به شکل spurz ثبت شده است. این واژه در متون پزشکی و آناتومیکی پهلوی همان کاربرد را داشته و به تدریج در فارسی نو به صورت �تهال� درآمده است. برخی نسخه ها و متون پزشکی پهلوی، این واژه را به صراحت برای اشاره به تهال به کار برده اند.
منابع کتابی:
Darmesteter, J. ( 1895 ) . Pahlavi Texts. Oxford University Press.
Henning, W. B. ( 1957 ) . A Guide to Pahlavi. Oxford University Press.
MacKenzie, D. N. ( 1971 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press.
- - -
3. سانسکریت
در سانسکریت، برای تهال واژه ای مانند plih�n یا pleeh�n ثبت شده است. این واژه در متون پزشکی سنتی هند و منابع طب آیورودا برای همین عضو بدن به کار می رفته است و نشان دهنده ی اشتراک ریشه ای و معنایی با واژه های اوستایی و پهلوی است.
منابع کتابی:
Monier - Williams, M. ( 1899 ) . A Sanskrit - English Dictionary. Oxford University Press.
Macdonell, A. A. ( 1916 ) . A Sanskrit Grammar for Students. Oxford University Press.
Apte, V. S. ( 1965 ) . The Practical Sanskrit - English Dictionary. Poona: Prasad Prakashan.
- - -
جمع بندی
واژه ی �تهال� در اوستایی، پهلوی و سانسکریت هم از نظر معنا و هم از نظر کاربرد پزشکی و آناتومیکی شباهت معناداری دارد. این شباهت ها نشان دهنده ی پیوند واژگانی و فرهنگی در حوزه پزشکی و آناتومی میان زبان های باستانی هندواروپایی و ایرانی است.
- - -
... [مشاهده متن کامل]
- - -
1. اوستایی
در اوستایی، تهال معمولاً با شکل spərəza یا sparəzan - ثبت شده است. این واژه در متون اوستایی به معنای اندامی از سیستم گوارشی یا طحال به کار رفته است. واژه شناسان و دستور زبان شناسان اوستایی این شکل را با توجه به ریشه های هندواروپایی مرتبط با اندام های داخلی بررسی کرده اند.
منابع کتابی:
- - -
2. پهلوی ( فارسی میانه )
در فارسی میانه، معادل اوستایی تهال به شکل spurz ثبت شده است. این واژه در متون پزشکی و آناتومیکی پهلوی همان کاربرد را داشته و به تدریج در فارسی نو به صورت �تهال� درآمده است. برخی نسخه ها و متون پزشکی پهلوی، این واژه را به صراحت برای اشاره به تهال به کار برده اند.
منابع کتابی:
- - -
3. سانسکریت
در سانسکریت، برای تهال واژه ای مانند plih�n یا pleeh�n ثبت شده است. این واژه در متون پزشکی سنتی هند و منابع طب آیورودا برای همین عضو بدن به کار می رفته است و نشان دهنده ی اشتراک ریشه ای و معنایی با واژه های اوستایی و پهلوی است.
منابع کتابی:
- - -
جمع بندی
واژه ی �تهال� در اوستایی، پهلوی و سانسکریت هم از نظر معنا و هم از نظر کاربرد پزشکی و آناتومیکی شباهت معناداری دارد. این شباهت ها نشان دهنده ی پیوند واژگانی و فرهنگی در حوزه پزشکی و آناتومی میان زبان های باستانی هندواروپایی و ایرانی است.
- - -