ته و تو
لغت نامه دهخدا
- ته وتوی کاری یا امری یا چیزی یا مطلبی را درآوردن ؛ به همه جزئیات آن پی بردن. به تمام آن آگاهی یافتن با فحص و کنجکاوی. نیک از جزئیات امری آگاه شدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || باقیمانده کمی از چیزی بسیار. ( یادداشت ایضاً ). رجوع به ته وتو شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید