ته نشست
/tahneSast/
مترادف ته نشست: ته نشین، درد، رسوب، لرد
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. طبقه ای از زمین که در نتیجۀ رسوب مواد موجود در آب دریاها تشکیل شده است.
جدول کلمات
مترادف ها
رسوب، ته نشین، طاقی، ته نشست، درده، لای
ته نشین، سپرده، پول، ته نشست، بیعانه، گرو
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید