ته ریش

/tahriS/

معنی انگلیسی:
stubble, whiskers, five oclock shadow

لغت نامه دهخدا

تهریش. [ ت َ ] ( ع مص ) برانگیختن سگان را بر یکدیگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ریش اندک ریش با موهای اند که بر صورت ظاهرباشد محاسن کوتاه .

فرهنگ عمید

۱. ریش کوتاهی که چند روز تراشیده نشده است.
۲. موهایی که تازه بر صورت روییده.

مترادف ها

tuft (اسم)
دسته، منگوله، طره، کلاله، ریش بزی، ته ریش، ریشه پارچه

stubble (اسم)
پوشال، کزل، کلش، ته ریش، کاهبن، ریش زبر، موی نتراشیده

فارسی به عربی

خصلة

پیشنهاد کاربران

stubble
Definition :
the short hair that grows on a man's face if he has not shaved ( = cut the hair ) for a few days : موهای کوتاهی که بر صورت مرد می روید اگر چند روز نتراشیده باشد.
STUBBLE یعنی ته ریش
ریش مورچه پی ؛ بسیار کوتاه زده شده باشد نه اینکه از بن تراشیده شده باشد.
Stubble
Prickly, stiff hair that's been shaved but has grown back a little bit after a few days

بپرس