لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. موهایی که تازه بر صورت روییده.
مترادف ها
دسته، منگوله، طره، کلاله، ریش بزی، ته ریش، ریشه پارچه
پوشال، کزل، کلش، ته ریش، کاهبن، ریش زبر، موی نتراشیده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
the short hair that grows on a man's face if he has not shaved ( = cut the hair ) for a few days : موهای کوتاهی که بر صورت مرد می روید اگر چند روز نتراشیده باشد.
STUBBLE یعنی ته ریش
ریش مورچه پی ؛ بسیار کوتاه زده شده باشد نه اینکه از بن تراشیده شده باشد.