تنگیره

لغت نامه دهخدا

تنگیره. [ ت َ رَ / رِ ] ( اِ ) دیگچه مسی و کتلی و دیگ. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

تنگیره واژه فارسی و به معنای دیگچه و ظرف پخت خوراک می باشد که به شکل طنجره وارد زبان عربی و ترکی شده است .
بیشتر واژگانی که ترکها در آشپزی بکار می برند فارسی هستند :
شوربا - آش - کاسه - تاوا ( تابه ) - تاباک ( تابک ) - موتفاک ( از مطبخ عربی که از تابک فارسی گرفته شده ) -
...
[مشاهده متن کامل]

تنجره ( تنگیره ) - بوز دولابی ( یخچال ) - موتفاک دولابی ( کابینت ) - کپچه ( کفگیر ) - پیرینچ ( برنج ) - بلغور - پنیر - شکر - فینجان ( فنجان عربی که از پنگان فارسی گرفته شده ) - چایدان و . . . . .