تنگی نفس
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
تنگی نفس[ ۱] دیس پنه ( dyspnea / shortness of breath ) یا دُش دَمی[ ۱] تنفس دشوار یا پرزحمت و کوتاه را گویند، که بیمار احساس ناخوشایند دشواری و سختی و سطحی شدن تنفس را دارد ( کوتاه و سطحی بودن تنفس ) . این مشکل در بسیاری از بیماری ها از جمله کرونا ( covid - 19 ) مشاهده می شود و می تواند علل قلبی مانند نارسایی قلب، ریوی مانند آسم و عصبی مانند اضطراب داشته باشد. علل ریوی می تواند به دلیل انقباض نایژه ها و انسداد نسبی آنها مانند آسم یا افزایش التهاب و ترشحات مجاری مانند سینه پهلو باشد.
تنگی نفس را بیمار بیان می کند و مشکلی که پزشک می تواند مشاهده کند نیست. تند بودن تنفس یا دشوار بودن دم و بازدم ( استفاده از عضلات فرعی تنفسی ) چیزی است که پزشک ممکن است مشاهده کند. همچنین پزشک متخصص می تواند از طریق گوشی، صدای تنفس و خس خس را متوجه شود یا با اسپیرومتری تشخیص دهد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتنگی نفس را بیمار بیان می کند و مشکلی که پزشک می تواند مشاهده کند نیست. تند بودن تنفس یا دشوار بودن دم و بازدم ( استفاده از عضلات فرعی تنفسی ) چیزی است که پزشک ممکن است مشاهده کند. همچنین پزشک متخصص می تواند از طریق گوشی، صدای تنفس و خس خس را متوجه شود یا با اسپیرومتری تشخیص دهد.
wiki: تنگی نفس
دانشنامه آزاد فارسی
تَنْگیِ نَفَس (dyspnoea)
سختی در تنفس یا کم آمدن نفس، بدون تناسب با شدت فعالیت. علت در بیشتر موارد ناشی از بیماری های قلب و عروق یا دستگاه تنفس است.
سختی در تنفس یا کم آمدن نفس، بدون تناسب با شدت فعالیت. علت در بیشتر موارد ناشی از بیماری های قلب و عروق یا دستگاه تنفس است.
wikijoo: تنگی_نفس
جدول کلمات
مترادف ها
خفه، آسم، تنگی نفس، نفس تنگی
تنگی نفس، پف کردگی، باد غرور
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست:
1. هَمریت 2. پَتریت
.
1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
... [مشاهده متن کامل]
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) واگیردار، سرایت کردن بیماری، سرماخوردگی، آنفولانزا ( فرانسوی ) ، مالش سَهی ( تماس مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "infection" و "grippe" از واژه "هَمریت" بهره برد!
.
.
2. پَتریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
پَت: پَئیتی ( paiti ) -
بی، بدون - برهنه، عریان، لخت - تهی، خالی، پوچ - برگشت، بازگشت، بازآیی، جلوگیری، واداشتن
مانند: پَتَت، پاپَتی، پَتیاره، پَنام! ( در اوستا: پَئیتی دانَه ) �
ایتیَه: صفت فاعلی - حرکت کردن، روانه شدن، رفتن
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) تنفسی، بیماری تنفسی، بُرُونشیت یا آسم تنفسی ( تنگی نفس ) ، دُژدَمی ( دُشدَمی ) ، مالش ناسَهی ( تماس غیر مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "bronchitis" و "asthma" و "dyspnoea" از واژه "پَتریت" بهره برد!
.
.
هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش زدن
معنی: در تماس بودن، پیوند داشتن، لمس کردن، هَموندی ( هَماوَندی ) ، برخورد کردن، خوردن به چیزی، به هم رسیدن ( وصل شدن ) ، دیدار کردن ( ارتباط گرفتن ) ، بَرماس ( پَرماس )
می توان به جای واژه انگلیسی "contact" از واژه "هَمگَرزه، هَمگَرزِگی" بهره برد!
.
شایست ناشایست، فَرگرد ( فصل ) 2، بند60:
hamrīt ān bawēd ka tan abāg nasā ham - garzag bawēd, ud petrīt ān kē abāg ān kē pad nasā pahikōft ham - garzag bawēd, ud az ham - garzagīh ī abāg ōy ī yāzdahom ham - gōnag petrīt ōh kunēd
معنی: هَمریت ( سرایت بیماری ) آن باشد که تن با نَسا ( لاشه، مُردار ) ، هَمگرزه ( در تماس ) شود و پَتریت ( تنگی نفس ) آن [باشد] که با آن کس که با نسا ( جَسَد ) برخورد کرد، همگرزه شود ( به آن بیماری بِرِسَد ) ؛
و از هَمگرزگی ( لمس ) با آن ( پَتریت ) ،
کس ( شخص ) یازدهم، همان گونه[شخص] پَتریت شود ( تا یازدهمین کس هم، از آلودگی هوا یا تنفسی آن، بیماری می گیرد! )
1. هَمریت 2. پَتریت
.
1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
... [مشاهده متن کامل]
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) واگیردار، سرایت کردن بیماری، سرماخوردگی، آنفولانزا ( فرانسوی ) ، مالش سَهی ( تماس مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "infection" و "grippe" از واژه "هَمریت" بهره برد!
.
.
2. پَتریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
پَت: پَئیتی ( paiti ) -
بی، بدون - برهنه، عریان، لخت - تهی، خالی، پوچ - برگشت، بازگشت، بازآیی، جلوگیری، واداشتن
مانند: پَتَت، پاپَتی، پَتیاره، پَنام! ( در اوستا: پَئیتی دانَه ) �
ایتیَه: صفت فاعلی - حرکت کردن، روانه شدن، رفتن
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) تنفسی، بیماری تنفسی، بُرُونشیت یا آسم تنفسی ( تنگی نفس ) ، دُژدَمی ( دُشدَمی ) ، مالش ناسَهی ( تماس غیر مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "bronchitis" و "asthma" و "dyspnoea" از واژه "پَتریت" بهره برد!
.
.
هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش زدن
معنی: در تماس بودن، پیوند داشتن، لمس کردن، هَموندی ( هَماوَندی ) ، برخورد کردن، خوردن به چیزی، به هم رسیدن ( وصل شدن ) ، دیدار کردن ( ارتباط گرفتن ) ، بَرماس ( پَرماس )
می توان به جای واژه انگلیسی "contact" از واژه "هَمگَرزه، هَمگَرزِگی" بهره برد!
.
شایست ناشایست، فَرگرد ( فصل ) 2، بند60:
hamrīt ān bawēd ka tan abāg nasā ham - garzag bawēd, ud petrīt ān kē abāg ān kē pad nasā pahikōft ham - garzag bawēd, ud az ham - garzagīh ī abāg ōy ī yāzdahom ham - gōnag petrīt ōh kunēd
معنی: هَمریت ( سرایت بیماری ) آن باشد که تن با نَسا ( لاشه، مُردار ) ، هَمگرزه ( در تماس ) شود و پَتریت ( تنگی نفس ) آن [باشد] که با آن کس که با نسا ( جَسَد ) برخورد کرد، همگرزه شود ( به آن بیماری بِرِسَد ) ؛
و از هَمگرزگی ( لمس ) با آن ( پَتریت ) ،
کس ( شخص ) یازدهم، همان گونه[شخص] پَتریت شود ( تا یازدهمین کس هم، از آلودگی هوا یا تنفسی آن، بیماری می گیرد! )
تنگی دم، تنگ دمی، دُژدَمی
خفگی
ربو. . آسم
آسم