تَنگ چوگان، نقوش برجستۀ
تَنگ چوگان، نقوش برجسته
تَنگ چوگان، نقوش برجسته
تَنگ چوگان، نقوش برجسته
تنگ چوگان نام دره ای سرسبز است که در سمت چپ جادۀ شیراز به کازرون و در نزدیکی شهر باستانی بیشاپور واقع است. رود شائور از این دره می گذرد. تنگ چوگان به سبب پرآبی و سرسبزی، خوشی آب وهوا و نزدیکی به تختگاه بیشاپور مورد توجه سلاطین ساسانی بود؛ از این رو، تنگ چوگان محل حجاری شش نقش برجسته از شاهان ساسانی است که حوادث تاریخی این دوران را روایت می کند. جیمز موریه در ۱۸۰۹، ویلیام اوزلی در ۱۸۱۱، اوژن فلاندن و پاسکال کست در ۱۸۴۱، مارسل و ژان دیولافوا در ۱۸۸۴ و ارنست هرتسفلد و رومن گیرشمَن در دهۀ ۱۹۳۰ به بررسی و مطالعۀ نقوش برجستۀ تنگ چوگان پرداختند. در اوایل دهۀ ۱۳۵۰ش، علی اکبر سرافراز، با منحرف کردن مسیر رود شائور توانست چند نقش برجسته را آزاد و بخش های پایینی آن ها را کاوش و مرمت کند. سه نقش برجسته از مجموع شش نقش برجسته روایت داستان پیروزی شاپور اول ساسانی بر والریانوس امپراتور روم و بیعت فیلیپ عرب با شاپور است. دو نقش برجستۀ دیگر صحنۀ شرفیابی شماری از سران عرب به نزد بهرام دوم ساسانی و نیز شاپور دوم ساسانی و درباریانش است. ششمین نقش برجسته، بهرام اول ساسانی را سوار بر اسب نشان می دهد، در حالی که جسد بهرام سوم زیر پاهای اسب بهرام اول افتاده است. علی اکبر سرافراز براساس متن کتیبۀ نرسی در پایکولی و نیز مقایسۀ نقوش تاج و چهره ها با سکه ها، تفسیری جالب برای این صحنۀ شگفت انگیز ناهمگون با متون تاریخی دارد: نرسی، برادر بهرام اول، وی را غاصب تاج و تخت می دانست و پس از مرگ بهرام اول بر بهرام سوم خروج می کند و بر وی غلبه می یابد؛ پس از قتل بهرام سوم، به دستور نرسی نقش جسد وی در زیر پاهای اسب بهرام اول حجاری می شود و سپس با پاک کردن متن کتیبه بهرام اول، نام نرسی به جای آن نقش می شود؛ بدین ترتیب نرسی با کمترین هزینه، نه تنها نقش برجستۀ بهرام اول را به نفع خود مصادره، بلکه داستان پیروزی خود بر بهرام سوم را جاویدانه می کند.
تَنگ چوگان، نقوش برجسته
تَنگ چوگان، نقوش برجسته
تَنگ چوگان، نقوش برجسته
تنگ چوگان نام دره ای سرسبز است که در سمت چپ جادۀ شیراز به کازرون و در نزدیکی شهر باستانی بیشاپور واقع است. رود شائور از این دره می گذرد. تنگ چوگان به سبب پرآبی و سرسبزی، خوشی آب وهوا و نزدیکی به تختگاه بیشاپور مورد توجه سلاطین ساسانی بود؛ از این رو، تنگ چوگان محل حجاری شش نقش برجسته از شاهان ساسانی است که حوادث تاریخی این دوران را روایت می کند. جیمز موریه در ۱۸۰۹، ویلیام اوزلی در ۱۸۱۱، اوژن فلاندن و پاسکال کست در ۱۸۴۱، مارسل و ژان دیولافوا در ۱۸۸۴ و ارنست هرتسفلد و رومن گیرشمَن در دهۀ ۱۹۳۰ به بررسی و مطالعۀ نقوش برجستۀ تنگ چوگان پرداختند. در اوایل دهۀ ۱۳۵۰ش، علی اکبر سرافراز، با منحرف کردن مسیر رود شائور توانست چند نقش برجسته را آزاد و بخش های پایینی آن ها را کاوش و مرمت کند. سه نقش برجسته از مجموع شش نقش برجسته روایت داستان پیروزی شاپور اول ساسانی بر والریانوس امپراتور روم و بیعت فیلیپ عرب با شاپور است. دو نقش برجستۀ دیگر صحنۀ شرفیابی شماری از سران عرب به نزد بهرام دوم ساسانی و نیز شاپور دوم ساسانی و درباریانش است. ششمین نقش برجسته، بهرام اول ساسانی را سوار بر اسب نشان می دهد، در حالی که جسد بهرام سوم زیر پاهای اسب بهرام اول افتاده است. علی اکبر سرافراز براساس متن کتیبۀ نرسی در پایکولی و نیز مقایسۀ نقوش تاج و چهره ها با سکه ها، تفسیری جالب برای این صحنۀ شگفت انگیز ناهمگون با متون تاریخی دارد: نرسی، برادر بهرام اول، وی را غاصب تاج و تخت می دانست و پس از مرگ بهرام اول بر بهرام سوم خروج می کند و بر وی غلبه می یابد؛ پس از قتل بهرام سوم، به دستور نرسی نقش جسد وی در زیر پاهای اسب بهرام اول حجاری می شود و سپس با پاک کردن متن کتیبه بهرام اول، نام نرسی به جای آن نقش می شود؛ بدین ترتیب نرسی با کمترین هزینه، نه تنها نقش برجستۀ بهرام اول را به نفع خود مصادره، بلکه داستان پیروزی خود بر بهرام سوم را جاویدانه می کند.
wikijoo: تنگ_چوگان،_نقوش_برجسته