تنگ پهنا. [ ت َ پ َ ] ( ص مرکب ) کم عرض. کم پهنا. باریک : و عصابه انگشتان [ شکسته ] تنگ پهنا باید.( ذخیره خوارزمشاهی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).