تنگ هم چیدن


معنی انگلیسی:
compact, jam

مترادف ها

stow (فعل)
انباشتن، باز داشتن، پر کردن، تنگ هم چیدن، خوب جا دادن

steeve (فعل)
بار کردن، خفت کردن، تنگ هم چیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس